فکرشهر ـ خانوم کوچیک: احساس زنانهی من هیچ وقت به من دروغ نمیگوید، اما احساس درونی ما اينبار خیلی طرفدار دولت و مخالف دولت قبل است؛ که هر چه به ذهنم می آید را با پس گردنی جواب میدهد. هیچکس هم نیست به این احساس گور به گور شده بگوید لامصب! آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. تازه لازم به ذکر است یک بانوی محترمه را پس گردنی نمیزنند.
مدت هاست به این فکر فرو رفته ام، این دولت هم به سیاق دولت قبل اهل دل است و برای اینکه دل ملت شریف ایران را شاد کند برایشان دل و قلوه به سیخ زده تا سفره ی پربرکتشان، پربرکت تر از همیشه، با ذکر پر خیر و برکتِ علی برکت الله رونق گیرد. باور بفرمایید هر چه فکر می کنم تغییری در وعده های سرخرمن (انتخابات) نمیبینم. قصدم خدای نکرده توهین و تشویش و این ادا و اصول های برهم زنِ جو عمومی نیست؛ اما پدر بیامرز خودتان فرمودید به شب نکشیده روزش می کنیم (نقل به مضمون گفتما فردا نگید از خودش درآورد) خب بسم الله! سنگ مفت است و گنجشک مفت.
اگر «ته لنجی» را درست کردید، فکرِ رو لنجی را هم کنید. حتما متوجه هستید خیلی از مردم روی لنج کار می کنند .«تغییر وضعیت موجود به نفع مردم» را که در وعده های انتخاباتی دولت بود، فراموش کنید. وضعیت موجود را به همان عده خاص اختصاص دهید تا انحصار به وجود نیاورند و پدر مردم را درآورند. الحمدلله شنیدم قید «داماد» را از روابط اداری و رانت های موجود جدا کردید. بسی جای خوشحالی است و دیگر بار، دامادهایِ دختر خوشحال کن، مورد کنایه کسی قرار نمیگیرند.
نظام بانکی آن قدر اصلاح شده است که کسی جرات ندارد به سمت بانک برود و مردم همیشه در صحنه، کارشان را توسط دستگاه عابر بانک و اپلیکیشن های مختلف بانکی انجام میدهند.
سرتان را درد نمی آورم. مقصر همان احساسِ بی احساس است، وگرنه وعده های بیشماری است که هنوز روی میز منتظر پاراف هستند.