جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر/مهمانی چهل ساله (6)؛
فکرشهر: بعد هم چندین عکس به من نشان می دهد که معاونت آموزشی و معاونت پرورشی و حتی مدیر مدرسه، مشغول تعمیر کت و نیمکت ها ی مدرسه هستند و می گوید: ما هر چه در مدرسه کار می کنیم، متاسفانه بیرون مدرسه نه کسی همکاری می کند و نه نظارت و حمایت. مثلا...
کد خبر: ۱۸۱۱۳
سه‌شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۰۱:۲۸

فکرشهر: بدون شک در کنار مباحث مدیریتی و آموزشی و با سواد کردن دانش آموزان افغان، فرهنگ سازی  و همسان سازی آنان با فرهنگ ایرانی و شیعی، به تلاش بیش تر و مضاعفی نیازمند است.

\n\n

به گزارش فکرشهر، در مدرسه ی خضر، که در حاشیه ی غربی برازجان و در محله ی خضر ـ در منتهی الیه منازل مسکونی غرب و جنوب غربی شهر ـ قرار دارد، در کنار داش آموزان ایرانی که خود به علت بافت جمعیتی منطقه مشکلاتی دارند که خاص مناطق حاشیه ای و محروم شهر است، 132 دانش آموز افغانی و اهل تسنن هم دارد؛ آن هم پسر که بدون شک، آموزش، کنترل و راهنمایی اش بسیار سخت تر از دختر است.

\n\n

با این حال، معاونت پرورشی این مدرسه، برای ایجاد اتحاد بین دانش آموزان، آشنایی دانش آموزان افغان با فرهنگ ایرانی و شیعی، ایجاد انگیزه و نشاط و شادابی بین دانش اموزان و آموزش نظم و مسئولیت پذیری به آنان، برنامه های خلاقانه ای را تدارک دیده است؛ علاوه بر آن، به هر مناسبتی، برنامه ای تهیه کرده است و سعی می کند به روز پیش برود، مثلا بعد از فاجعه ی منا، با مشارکت دانش آموزان و چند دست نوشته، فاجعه منا را محکوم نموده اند.

\n\n

محمدحسین ذاکری اصل، 7 سال است که معاونت پرورشی دبستان خضر برازجان را بر عهده دارد و معتقد است: اداره ی مدرسه ای با دانش آموزان ایرانی و افغانی، به یک مدیریت و هماهنگی یکپارچه نیاز دارد وعدم مدیریت، اختلاف ایجاد می کند، چرا که بچه ها اغلب سنی هستند و وقتی با هم یک جا جمع شوند، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
\nوی البته اضافه می کند که: خدا را شکر با وجود مدیریت خوب و هماهنگی که این جا ایجاد شده، تاکنون مشکلی نداشته ایم.

\n\n

\n\n

وقتی از برنامه های فرهنگی وی می پرسم و می خواهم برخی را برایم توضیح دهد، می خندد و می گوید که الان برای بیان همه ی برنامه های حضور ذهن ندارد.

\n\n

روی دیوارهای اتاقش ده ها کاغذ و برنامه چسبیده و کارت های فراوانی آویزان است. با اشاره به کارت های رنگی روی دیوار می گوید: 
\n12 کمیته ی دانش آموزی ایجاد کرده ایم که هم افغانی در آن ها هست و هم ایرانی. هر کس که عضو کمیته است، موقع اجرای برنامه اش باید کارتش را به گردن بیندازد و این مشخص می کند که دانش آموز چه مسئولیتی دارد. همین کمیته ها خیلی بچه ها را با انگیزه کرده و همه دنبال این هستند که به کمیته ها ورود کنند.

\n\n

وی ادامه می دهد: 
\nهمه را با یک چشم دیده ایم و حتی برای جلوگیری از تبعیض احتمالی، از بچه ها نپرسیده ایم که شیعه هستند یا سنی، هر چند برخی از بچه ها از نامشان مشخص است که چه مذهبی دارند ولی خب ما برایمان فرقی نمی کند. مثلا دانش آموزی داریم که نامش عمرزاد است و عضو یکی از کمیته های دانش آموزی ما هم هست. دانش آموزان افغان را در فعالیت های مختلف شرکت داده ایم، فعالیت هایی مثل انتظامات مدرسه، انتظامات نمازخانه، اجرا کنندگان مراسم صبحگاه و ... سعی کریدم بچه ها، هم ایرانی و هم افغانی، مسئولیت پذیر و منظم شوند و حالا خیالمان راحت است که بچه ها خودشان در صبحگاه، از جلو نظام می دهند و خودشان نماز جماعت را برگزار می کنند و خودشان امام جماعت انتخاب می کنند و ... و ما هم برای تشویقشان به آن ها کارت می دهیم و قرعه کشی می کنیم و جایزه می دهیم. در مراسم صبحگاه هم بچه های افغانی در تمام مراسمات هستند. در مسابقات مختلفی که برای  بچه ها می گذاریم هم شرکت می کنند و جایزه هم می گیرند.

\n\n

در صف نماز جماعت هم، شیعه و سنی در یک صف قرار می گیرند، شیعه و سنی در کنار هم. تنها فرقش این است که اهل تسنن مهر نمی گذارند و بچه های شیعه مهر می گذارند و ما اجبارشان نمی کنیم که حتما مهر بگذارند، هر چند تشویقشان می کنیم و برخی هم کم کم دارند مهر می گذارند.

\n\n

ذاکری اصل با علاقه تعریف می کند: در گارد پرچم مدرسه، دانش آموزان افغانی هم هستند و این خیلی جالب است که این مهاجرین، پرچم ایران را با احترام بالا می برند و سرود کشور ما را می خوانند.

\n\n

 وی توضیح داد که شورای دانش آموزی مدرسه هم مجموعه ای از ایرانی و افغانی است. اعضای مرکزی شورا 9 نفر از کلاس سوم تا ششم هستند و از این 9 نفر هم 5 نفر افغانی هستند. هر کدام هم سمتی دارند.

\n\n

وقتی به او می گویم که بچه های این مناطق مشکلات زیادی دارند و حالا که بچه های افغانی هم هستند، کار شما حتما خیلی سخت تر است، توضیح می دهد: همینطور است ولی ما برنامه های زیادی برای بچه ها طراحی کرده ایم که شور و نشاط به بچه ها بدهیم.

\n\n

مثلا کاری که بسیار زمان بر بوده و من در منزل انجامش داده ام، چون خیلی به زمان و دقت نیاز دارد، تهیه ی لیستی از بچه ها ی متولد هر ماه است، اعم از ایرانی و افغانی... از همه ی پایه ها...

\n\n

هر لیست بر اساس تاریخ تولد و کلاس تنظیم شده. این لیست را سر صف برای بچه ها می خوانیم و همه متولد آن ماه را تشویق می کنند. لیست را بر دیوار  هم نصب می کنیم.
\nسال قبل به بچه هایی که تولدشان بود، یه کارت «تولدت مبارک» هم می دادیم... بعضی از دانش آموزان افغانی، چشمانشان از تعجب باز می ماند و حتی نمی دانستند که تاریخ تولد چیست؟ ما هم برایشان توضیح می دهیم که تاریخ تولد چیست و این که در این روز به دنیا آمده ای و ... وقتی جلوی بچه ها می ایستند و همه تشویقشان می کنند، بعضی هاشان اشک شوق در چشمانشان جمع می شود. 

\n\n

همین باعث شده که برخی بچه ها به خانه رفته و از والدینشان پرسیده اند که تاریخ تولد ما کی است؟ و بعد هم منتظر می مانند که ما اسمشان را سر صف بخوانیم و تشویق شوند و این خودش یک انگیزه و شور و نشاطی ایجاد کرده.

\n\n

البته برای ایرانی ها مهم است و وقتی تولدت مبارک را می بینند خیلی خوشحال می شوند، به خصوص که این جا منطقه ای محروم است.

\n\n

کار دیگری که برای ایجاد نشاط و فرهنگ سازی و ایجاد اتحاد بیشتر، سال قبل اجرا کردیم این بود که به معلمان کلاس ها گفتیم سرودی را از بین کتاب های خودتان انتخاب کنید و همه با هم این سرود را تمرین کنند و بخوانند و به ایرانی و افغانی بودن دانش آموزان هم کاری نداشته باشید. و بعد هم در حالت یک جشنواره در مدرسه، همه سرود اجرا کردند و در واقع یک روز ما در مدرسه، جشنواره ی سرود اجرا کردیم که ایرانی و افغانی با هم سرود می خواندند. همه ی بچه ها ی یک کلاس با هم سر صف سرود دسته جمعی خواندند و در حد توان به همه هم جایزه دادیم.

\n\n

\n\n

کتابخوانی کلاسی را هم با کمک همکاران سر کلاس فعال کرده ایم. به همکاران گفته ایم کتاب به دانش آموزان بدهند که سر کلاس بخوانند و هر کدام از بچه ها که می توانند، کتابی را که خوانده اند سر کلاس توضیح دهند و اگر بچه هایی هستند که توانا هستند، کتاب داستانی که خوانده اند را سر صف صبحگاه هم توضیح دهند و ما هم به آن ها هدیه می دهیم.
\nآقای ذاکری اصل از طرح دیگری هم سخن می گوید که پایه های فرهنگ سازی مذهبی در بچه های افغان و سنی شهر محسوب می شود. وی توضیح می دهد:
\nاز همکاران خواسته ایم، هر هفته که شیفت صبح هستیم، دو نفر از همکاران، سیره ی ائمه ی اطهار (ع) را معرفی کنند. در واقع همکارمان سر صف درباره ی امام معصوم (ع) و زندگی اش توضیح می دهد، هم برای کودکان ایرانی و هم افغانی، که حداقل بچه ها مقداری با ائمه (ع) آشنا شوند. خلاصه ی زندگی نامه های ائمه (ع) را هم تهیه کرده و در اختیار معلمان گذاشته ایم که همکاران اذیت نشوند.

\n\n

این کار را به این دلیل انجام دادیم که حداقل بچه های افغانی هم با امامان ما آشنا شوند. این که یک کودک افغان اهل تسنن اسم یک امام ما و نام پدر و مادرش را بداند یا این که چه کاری انجام داده اند، هم کافی است. 

\n\n

به او می گویم، همه ی این کارها درست، ولی بهرحال تفاوت فرهنگی بچه ها زیاد است. برای اشنایی بچه ها با فرهنگ یکدیگر هم کاری انجام داده اید و او پاسخ می دهد:
\nکاری که انجام داده ایم این بوده که به دانش آموزان گفته ایم کشور خودشان را معرفی کنند. سال قبل به کودکان افغان گفتیم شخصیت های کشور خودشان و چهره ها را معرفی کنند، عکس و زندگی نامه شان را بیاورند؛ و به کودکان ایرانی هم گفتیم بزرگان ایران را معرفی کنند. مطالب و عکس هایشان را پرینت گرفتیم و در راهرو نصب کردیم تا همه مطلع شوند. در واقع بین آن ها مسابقه برگزار کردیم.

\n\n

امسال هم گفته ایم آثار تاریخی و باستانی شان یا اماکن مذهبی معروف  کشورشان را معرفی کنند. قرار است عکس ها را پرینت رنگی بگیریم و نصب کنیم در راهروها. این کار را تا قبل از عید تمام می کنیم تا مسافران نوروزی هم استفاده از ان اطلاعات استفاده کنند و وقتی می بینند که شخصیت ها یا آثار باستانی ایرانی و افغانی کنار هم زده شده، می دانند که ما در این مدرسه هم ایرانی داریم و هم افغانی.

\n\n

معاون باسابقه ی پرورشی مدرسه ی خضر، تاکید می کند که همین کارها باعث شده که بچه ها علاقه مند به کار باشند و به معلمان و کادر مدرسه هم علاقه داشته باشند ضمن این که تمام این کارها از طرف مدرسه است و طرح خودشان است و از مرکز چیزی اعلام نشده و این ها همه ناشی از همکاری بین مدیر و معاون آموزشی و معلمان است که همکاری دارند.

\n\n

برای مراسمات سینه زنی، بچه های شیعه و افغانی بدون هیچ اجباری، خودشان در مراسم شرکت می کنند، در نظافت نمازخانه و کمک به بهزیستی، با این که خودشان هم مشکلاتی دارند، در حد توانشان و هر چند اندک، ولی کمک می کنند.

\n\n

وقتی هم از مشکلاتشان می پرسم، پاسخ های جالبی می شنوم.

\n\n

ذاکری توضیح می دهد:
\nبچه های مدرسه، آن هایی که افغانی هستند که اغلب پدرانشان کارگر هستند یا کار آزاد دارند و درصد اندکی سراغ درس بچه هایشان را می گیرند، بچه های ایرانی هم بیشتر والدینشان کارگر یا بیکار یا کشاورز هستند که قشرهای معمولی جامعه هستند.

\n\n

این کارهایی که در این مدرسه انجام می شود، به نظر خیلی از اولیا نمی آید و برایشان اهمیت ندارد؛ اگر این کارها را در مدرسه ای که وسط شهر یا بالای شهر قرار دارد انجام می دادیم، که اولیاءشان بیشتر اهمیت می دهند، شاید خیلی هایشان مراجعه می کردند و ما را در انجام کارها تشویق می کردند ولی در این چند سال، حتی یک نفر هم به ما نگفته دست تان درد نکند! ولی خب ما خودمان به خاطر عشق و علاقه ای که به کارمان داریم، سعی می کنیم سال به سال، ابتکار جدیدی در برنامه هایمان ایجاد کنیم و به کارمان ادامه دهیم.

\n\n

ولی از این نظر که اولیا به ما مراجعه کنند که چه می کنید و چه نمی کنید، درصد بسیار اندکی هستند و ما فقط به خاطر عشق و علاقه و رضای خدا این کار را انجام می دهیم. 
\nاز مسئولین هم که می پرسم، پاسخ می دهد:

\n\n

به درخواست آقای بوستانی در این مدرسه مانده ام. ایشان خیلی تشویق کردند که بمانم. اول سال تحصیلی هم که برای طرح برنامه رفته بودیم، آقای لواسانی استقبال کردند و تشویقمان کردند که بمانیم و ادامه دهیم ولی مشکل این است که مسئولین متاسفانه به مدرسه سر نمی زنند. ما انتظار داریم که با توجه به بافت منطقه و دانش آموزی مدرسه و با توجه به این که مدرسه در حاشیه ی شهر است و هم اهل تسنن دارد و هم شیعه، به مدرسه سر بزنند، کارها را ببینند و کمک کنند.

\n\n

انتظار ما فقط از مسئولین آموزش و پرورش نیست؛ چون بچه های افغانی فقط آموزش و پرورشی نیستند، آن ها زیر نظر فرمانداری و استانداری هم هستند، جزء اتباع خارجی محسوب می شوند ولی متاسفانه از مسئولین محترم اتباع خارجه،  حتی یک بار هم نیامده اند بپرسند که شما برای بچه های افغانی در مدرسه چه کاری انجام می دهید؟ اصلا کاری انجام می دهید؟ و یا این که بروند در کلاس اولی که 35 دانش آموز دارد و بیشترش هم افغانی هستند و بپرسند که شما اینجا چکار می کنید؟ شمایی که دارید زحمت می کشید بخاطر زحماتت، این کار را برایتان انجام می دهیم و یا تشکر کنند که شما دارید به این بچه ها درس می دهید و آموزش می بینند و ...

\n\n

فقط روی پرونده ها زوم می کنند که این پرونده تاریخش ناقص است؛ این مهر خورده و آن یکی مهر نخورده و یا این یکی مهر بندرعباس و زاهدان خورده و باید به آن جا برود و چرا شما ثبت نامشان کرده اید و ... 

\n\n

البته ما داریم وظیفه مان را انجام می دهیم ولی اگر مسئولین مربوطه بیایند و درد را حس کنند و دارویی هم برایش داشته باشند، خیلی تاثیر گذار است.

\n\n

او در ادامه ی توضیحاتش، می گوید:
\nدانش آموزانی داریم که زبان دیگری دارند و معلم باید در کلاس با او سر و کله بزند، آیا این معلم با معلمی که وسط شهر است و دانش آموزانی دارد که پدر و مادرشان همه تحصیلکرده هستند و کارمند، باید به یک شکل، دیده شوند؟ 
\nمن گلایه ام به مسئولین آموزش و پرورش نیست، چون واقعا دستشان به جایی بند نیست ولی مسئولین اتباع خارجی و استانداری و فرمانداری واقعا باید به این مناطق برسند، برای معلم هم کاری نکردند مهم نیست، حداقل به دانش آموزان بیشتر رسیدگی کنند و تشویقشان کنند. نه بخاطر ما، بخاطر بچه های مدرسه که مظلوم و مستضف هستند، پدر و مادرشان بیشتر قشرهای پایین اقتصادی جامعه هستند و مسئولین حداقل برای آن ها کاری انجام دهند.

\n\n

آقای ذاکری هم تایید می کند که در این 7 سالی که معاون پرورشی مدرسه ی خضر است، فقط سال گذشته یک تقدیر نامه دریافت کرده است و با تشکر از «فکرشهر» که برای تهیه ی گزارش به مدرسه رفته، می افزاید: شما اولین رسانه ای هستید که به مدرسه ی ما آمده اید... هیچ کس تا به حال سراغی از ما نگرفته است.

\n\n

بعد هم چندین عکس به من نشان می دهد که معاونت آموزشی و معاونت پرورشی و حتی مدیر مدرسه، مشغول تعمیر کت و نیمکت ها ی مدرسه هستند و می گوید: ما هر چه در مدرسه کار می کنیم، متاسفانه بیرون مدرسه نه کسی همکاری می کند و نه نظارت و حمایت. مثلا چند سال است به فرمانداری و شهرداری درخواست داده ایم و نامه زده ایم که جلوی مدرسه چند تا مانع بزنند که ماشین هایی که از سمت بازار این قدر با سرعت می آیند، سرعتشان را کم کنند ولی کسی توجهی نکرده. پارسال چندین دانش آموز ما تصادف کرده اند... این جا که حاشیه ی شهر است و ماشین ها خیلی با سرعت رد می شوند، کسی اهمیتی قائل نیست و چهار تا مانع نمی زنند ولی در خیابان آیت که وسط شهر است، ده ها سرعتکاه و مانع زده اند...

\n\n

نبود سرعت گیر در مدرسه ی خضر که باعث رخ دادن حوادث ناگواری برای دانش آموزان شده است

\n\n

\n\n

\n\n

تعمیر میز و نیمکت های مدرسه توسط مسئولین مدرسه و دانش اموزان

\n\n

\n\n

\n\n

\n\n

برخی اقدامات فرهنگی

\n\n

\n\n

\n\n

***********************************************************
\nبرای تهیه ی گزارش فوق، با برخی از افغانی های ساکن شهر برازجان هم گفت و گو کردیم که راضی به درج مطالشان به عینه، نشدند و ما هم موارد مطروحه را در کلیات آورده ایم.
\nآن چه در این گزارش، بیش از سایر موارد، قابل توجه بود، مجموعه ای از تلاش ها یصورت گرفته ی بی منت برای کسانی است که عضوی از جامعه ی ما هستند و با توجه به گذر زمان، به بومیان منطقه و محل زندگیمان تبدیل شده اند و نمی توان از کنارشان به راحتی گذشت و یا حذفشان نمود، ساکنانی که بیش از هر چیز ، به فرهنگ سازی و پذیرش نیازمندند. 

\n\n

منبع:ماهنامه فکر شهر

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر