فکرشهر ـ همایون فقیه*: شش ماهه آخر دولت دهم بود که فرماندار وقت، در فرمانداری دشتستان تکیه بر صندلی بالاترین نماینده اجرایی دولت در دشتستان زد؛ شش ماهه ای که تا به حال دشتستان بزرگ اینقدر ضعیف جلوه داده نشده بود؛ هر چه بود گذشت و با آغاز دولت یازدهم، با وجود اینکه دشتستان خواستار فرمانداری بومی بود، اما این اتفاق نیفتاد و فرمانداری جوان و با استعداد و با روزمه سیاسی ـ اجتماعی و علمی مناسبی به سکان فرمانداری دشتستان رسید و جناب ارسلان زارع امید پیشرفت دشتستان و جبران اشتباهات و خطاکاری های گذشته را در دل مردم روشن نمود؛ حال بعد از گذشت قریب به پنج سال، اقداماتی از ایشان را در دشتستان مشاهده می کنیم که برخی جای تمجید دارد و برخی هم از نقد خالی نیست.
در این چند سال ریاست ایشان بر دشتستان، در موضوع امنیت و شاخصه های آن الحمدلله رو به پیشرفت بوده ایم و وضعیت امنیتی این شهرستان بهبود نسبتا مناسبی پیدا کرده است و همکاری ایشان با نیروهای انتظامی و امنیتی دشتستان، جای تقدیر فراوان دارد، ولی هنوز به آن سطح رضایت مندی نرسیده ایم.
شعار جوانگرایی که یکی از گفتمان های اصلی دولت دکتر روحانی بود، هر چند به صورت گسترده در دولت یازدهم اتفاق نیفتاد و در دولت دوازدهم کم و بیش جامه عمل به خود پوشاند، اما فرماندار دشتستان از همان ابتدا تا اکنون، جوانگرایی را در مدیران و مشاوران و اطراف خود اجرایی نمودند که این امر باعث احیاء شدن سازمان های مردم نهاد و شراکت بیشتر جوانان در امور اجتماعی و فرهنگی دشتستان گردید.
عملکردهای فنی و عمرانی ایشان، همچون موارد راه و شهرسازی، پروژه سدها، بهبود و تکمیل گازرسانی به بیشتر نقاط شهرستان دشتستان، کسب رضایت مندی نسبی از کشاورزان و بهبود وضعیت شبکه آبرسانی شهرستان، همه بیانگر آن است که ایشان توانسته در جذب اعتبارات در طی این چند سال سکانداری خویش بر شهرستان، موفق شود؛ هرچند زخم ها و بی مهری هایی که نسبت به دشتستان در طی ده ها سال از طرف مسئولان استانی و کشوری انجام شده، به این راحتی ها التیام پیدا نمی کند، اما ایشان توانست کم و بیش، مرهمی بر این زخم ها باشد.
ارتقای سطح بهداشت و درمان در شهرستان، خصوصا روستاها، از دیگر عملکرد مثبت وی است و نکته ضعفی نیز در این بین وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
بهبود وضعیت فرهنگی و نحوه برخورد با شهروندان در مجموعه فرمانداری نیز یکی دیگر از جنبه های مثبت ایشان است و لبیک گفتن به دغدغه اهل رسانه و گفتمان حق آنان همچون تجدید نظر در مدیران دو زیست در دشتستان هم نشان دهنده ی عملکرد خوب ایشان است و یکی دیگر از عملکردهای اجتماعی که می تواند یکی از ویژگی های مهم و مثبت ایشان باشد، ایستادگی در مقابل عده ای بود که در طی این چند سال، در فکر محدود کردن فضای اجتماعی و فعالیت سیاسی و مدنی دشتستان بودند.
برخی نقاط ضعف مدیریت ایشان نیز از نظر نگارنده، چنین است:
با وجود این که سازمان های مردم نهاد، جان تازه ای در زمان فرمانداری دکتر زارع بر دشتستان گرفتند، اما برخی فعالین مدنی، فعالین مدتی بودند و نظارت مناسبی بر آنان انجام نمی شد؛
وضعیت بهداشت و درمان شهرستان دشتستان از دو مدیریت شایسته شبکه بهداشت و درمان در دولت یازدهم گرفته تا افزایش پزشکان متخصص و غیره، در این روزها و با انتصاب نسبتا جدید ریاست شبکه بهداشت بعد از دکتر دارابی بزرگوار، وضعیت مناسبی ندارد؛ شاخص بهداشت و درمان شهرستان، خصوصا برازجان، کاهش یافته است و مردم رو به نارضایتی سوق پیدا کرده اند.
نگارنده در نوشتاری به مناسبت 22 بهمن نیز به این نکته اشاره نمود که مسئولین فقط در راهپیمایی، در بین مردم نباشند و در همه ایام سال، دوش به دوش مردم در فضای جامعه حضور پیدا کنند و متاسفانه دکتر زارع هم همچون سایر مسئولان اجرایی و برخی مسئولان مذهبی دشتستان، فقط در ایام خاص در کنار مردم بودند. البته انگشت اشاره این ضعف، به شخص دکتر زارع نیست، بلکه باعث تاسف است که باید بگوییم، اکثریت مسئولان کشوری در دولت های مختلف، مشکلات مردم را کاملا درک و احساس نمی کنند و در محیط های مردمی که شهروندان در آنان حضور و رفت و آمد فراوان دارند، دیده نمی شوند و به نظر می رسد هیچگاه بیمار و مریض هم نمی شوند که به درمانگاه و بیمارستان مراجعه کنند که ببینند و بفهمند که چه مشکلاتی وجود دارد تا فقط دیدشان گزارشی نباشد.... مسئول باید طوری در جامعه حضور داشته باشد که برای مردم عادی باشد، نه اینکه در یک مراسم با اشاره، آن مدیر و مسئول را به هم نشان دهند.
ضعف دیگر ایشان، مجموعه شاید بتوان گفت روابط عمومی و اطلاع رسانی وی بود که چندان که باید و شاید، عملکرد و اجراییات ایشان را به خوبی به مردم بیان نمی کردند.
شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجموعه ای مدنی هستند؛ ولی وقتی مسئولین مربوطه مشاهده می کنند که آقایان در شوراها، پا را از گلیم خود درازتر کرده و حق مردم را می خورند و در فکر خودشان هستند، باید دخالت اساسی کنند و این مورد برای برخی شوراهای شهرهای دشتستان از طرف فرماندار انجام شد اما در برازجان متاسفانه چندان دکتر زارع از حق شهروندان برازجانی دفاع نکردند و ایشان و امام جمعه، فقط با نصحیت کردن و پیشنهادات غیر کارساز، دوره های قبل شورا را به اتمام رسانند و اکنون نیز امیدواریم فرماندار محترم، جناب دکتر زارع و فرماندار بعدی، حواس شان به خوبی به شورای شهر برازجان جمع باشد، زیرا تاریخ برازجان چندان گواه روشنی بر مردم داری شورای دوره های مختلف در برازجان ندارد.
با وجود فعالیت های عمرانی مناسب ایشان، اما امید می رفت که جاده ای را که مسیر مسافران سایر نقاط کشور به استان بوشهر بود و از برازجان می گذشت و باعث امرار معاش عده ای از جوانان می شد و در دولت قبل، از درون شهر به خارج از شهر کشانده شد و باعث خلوتی و ضربه به خانواده هایی شد که دلخوش همین مسافران و ماشین ها بودند، دکتر زارع جبران کند و مسیر را تصحیح نمایند که متاسفانه چنین نشد و قدرت برخی بر فرمانداری دشتستان چربید.
دکتر زارع به کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها نیز زیاد توصیه و اعتقاد داشتند، اما چندان جامه ی عمل بر این مورد در دانشگاه های دشتستان پوشانده نشد؛ باید دید مشکل کجاست؟ مشکل از ریاست و صاحبت اختیاران دانشگاه هاست یا مشکل از نبود آزادی بعد از بیان در کرسی های آزاداندیشی است؟؟
در موضوع اشتغال و رونق اقتصادی و بهبود وضعیت خانواده ها هم، همان ایشان خوب اطلاع دارند، به شرط آن که از نزدیک دیده باشند در شهرستان دشتستان و خصوصا شهر برازجان، افراد بسیار زیادی هستند که درآمدشان از کالاهایی است که به وسیله لنج ها از کشورهای حوزه خلیج فارس می آید و به عنوان ته لنجی مورد استفاده قرار می گیرند که متاسفانه این خیل عظیم فروشندگان در دشتستان نیز وضعیت مناسبی ندارند؛ امید بود فرماندار نیز همچون سایر مسئولان، پیگیر رفع این مانع اشتغال و درآمد در دشتستان باشد.
*فعال اجتماعی