قصیده ی محرم

هرجا بساط حزن و عزایت فراهم است
آنگه برای هر دل عاشق محرم است

هرجاکه گفته شود ذکر پاک یاحسین
آن لحظه، بهر شیفتگان وقت ماتم است

عشقت، زند،درون وجودم، مدام ،موج
دارم ،من افتخارکه دل بر تو همدم است

با  یاد و نام تو دل، پرکشد  به اوج
نامت برای هر دل مجروح، مرهم است

ماه عزا و محنت و حزنت دگر رسید
این ،فصل،بهر دلشدگان، موسم غم است

دادی به راه دوست،عزیزان بی شمار
زین ،داغ ودرد،نوحه سرا،جمله، عالم است

نالان ، زدرد و داغ، ذرات کاینات
جاری، زچشم ها همه،دم اشک،چون یم است

عباس، خورد ،به فرقش عمود آهنی
سوگش، اگر جان بسپاریم هم کم است

هفتاد و دو گل، به مسلخ عشق شد شهید
درسوگ جانگداز نبیّ معظم است

زینب بدید صحنه ی جانسوز کربلا
هر سو ، که بنگری،غم او باز ،اعظم است

درحزن و درد تو و اهل بیت پاک تو
دلها، کباب وقامت عشاق ،هم خم است

فواره می زند ز دلم آتش غموم
بر بام قلبها ز عزا نصب، پرچم است

درقلب های بی غش  یاران دلشده
نامت همیشه زنده و یادت مکرم است

برذکر یاحسین دل «احسان» شد عجین

زیرا که عشق او به دلم زنده، هر دم است

*شاعر اهل آبدان