فکرشهر: شاید در زندگی خیلی از شماها این اتفاق افتاده باشد که نوجوان ۱۰ سالهای اهل مطالعه نباشد یا فقط به سرگرمیها علاقه نشان دهد.
\n\n
به گزارش فکرشهر، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور چندی پیش در گفتگو با یک برنامه زنده تلویزیونی با اعلام این نکته که جوانان ما از پایین بودن مدل گوشیشان رنج می برند نه کتاب خواندن، از وجود ۱۱ هزار ناشر در مقابل ۴ هزار کتابفروشی که به فروش کتاب مبادرت دارند و مشخص است که چنین عدم توازنی چه مشکلاتی را به وجود آورده و می آورد، خبر داد.
\n\n
این روزها در فضای مجازی، حداقل۱۰ هزار کتاب آنلاین پی دی اف یا کتابهای صوتی وجود دارد. متاسفانه عده زیادی از مردم ما و در راس آنها جوان ها، این روزها نیازی به کتاب احساس نمی کنند. کتاب درسی هم که میخوانند بعد از امتحان به شوخی میگویند همه چیز را دور بریزیم.
\n\n
نقش نظام آموزشی در گسترش و نهادینه ساختن فرهنگ مطالعه و کتابخوانی کلیدی و سرنوشت ساز است. سیستم آموزشی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت افراد دارد، به خصوص در مقاطع راهنمایی و دبیرستان؛ در این دوره حتی ممکن است آنچه که فرد در خانواده تحت تاثیر اعضای آن یاد گرفته، به کلی تغییر دهد یا اصلاح کند.
\n\n
رغبتی برای کتاب و مطالعه ایجاد نمیشود
\n\n
متاسفانه در کشور ما برای ایجاد شوق و رغبت نسبت به کتاب و مطالعه در مدارس عمل نشده است و یک حرکت یا برنامه مشخصی برای مطالعه نداریم، کتابخانههای مدارس چندان جدی عمل نمیکنند و ما در موجودی کتابخانه و ادارهکنندگان آن شاهد هستیم که مسئله مطالعه خیلی حاشیهای و پیش پا افتاده تلقی میشود.
\n\n
در این میان غالبا از بین معلمان و دبیران کسی که مقدار علاقهای به مطالعه داشته باشد، به عنوان کتابدار انتخاب میشود، ولو هیچگونه اطلاعی از کتاب و کتابداری نداشته باشد، در این مورد صرفا همان علاقه کمکفایت میکند و حتی گاهی کتابدار از بین خود دانشآموزان انتخاب میشود بدون اینکه بتواند در میان بچهها جذابیت و ترغیبی برای مطالعه ایجاد کند.
\n\n
دقایق محدود کتابخوانی
\n\n
همین بیتوجهی باعث نزول سطح مطالعه در بین جوانان و نوجوانان میشود، در حالی که شالوده شوق به مطالعه و کتابخوانی در دبستان، مدرسه راهنمایی تحصیلی و دبیرستان گذاشته میشود. آمار جدید وزارت ارشاد درباره میزان مطالعه در ایران و سایر کشورهای آماری متاثرکننده است.
\n\n
براساس این آمار در میبابیم که بیشتر افراد در کشور ما دقایق محدودی را به مطالعه اختصاص میدهند، در حالیکه در برخی از کشورها متوسط ۴ ساعت مطالعه در روز وجود دارد. تفاوت گاه به حدی است که نشانهای غمانگیز از عدم رغبت و علاقه مردم ما به مطالعه و کتاب را به رخ میکشد.
\n\n
کتابخوانی خیلی وقت است که به یک معضل برای جامعه ما تبدیل شده و دیگری کمتر جوانی را می بینی که به سوی کتاب و مجلات برود و یا حتی نگاهی هم روی دکه های روزنامه فروشی به آن بیندازد.
\n\n
برخی کتاب ها محتوای ضعیف دارند
\n\n
یک استاد دانشگاه در گفتگو با مهر با بیان اینکه کتاب خواندنش در ماه شاید صفر باشد، گفت: فکر نمیکنم کسی پیدا شود که اندازه من دغدغه و گرفتاری داشته باشد. این مورد باعث شده که تنها در روهای تعطیل کمی وقت آزاد داشته باشم که آن هم به همراه خانوادهام برای دیدن بزرگترها به شهرستان میرویم.
\n\n
وی که نخواست نام او برده شود، با بیان اینکه یکی دیگر از دلایلی که به سمت کتاب خوانی نمی رود محتوای ضعیف برخی کتابها بوده، ادامه داد: خیلی از خانواده ها آنطور که باید تاثیر لازم را برای کتاب خواندن بر روی بچه ها نمی گذارند و همین موضوع باعث شده که نوجوانان و جوانان گرایشی به سمت کتاب و مطالعه نداشته باشند.
\n\n
یک دانشجو نیز با بیان اینکه دو هفته یک بار یک جلد کتاب غیر درسی را مطالعه می کند، گفت: برای اولین بار عمویم مرا به کتاب خواندن تشویق کرد. وقتی که ۱۴ سال سن داشتم و الان در سن ۲۵ سالگی بیش از ۵۰۰ کتاب را مطالعه کرده ام.
\n\n
مهرداد تمجیدی با بیان اینکه به نظرم کتاب خواندن بدون اینکه ادبیات و فلسفه را بدانی بیهوده است، بیان داشت: برخلاف رشتهام اکثر کتاب های که خوانده ام در حوزه فلسفه و ادبیات بوده و هر روز میلم نسبت به کتاب خواندن بیشتر می شود.
\n\n
یکی دیگر از اساتید دانشگاه بوشهر نیز گفت: اغلب اوقات فراغت خود را کتاب میخوانم و علاقه زیادی نیز به مطالعه دارم و برای اینکه تدریس بهتری داشته باشم باید مطالعه مستمر داشته باشم.
\n\n
عبدالله رضایی با بیان اینکه از هر فرصتی برای مطالعه استفاده میکنم، بیان کرد: پیشرفت تکنولوژی باعث نشده تا کتاب کنار رود و کتابخوانی هنوز از جایگاه ویژهای برخوردار است.
\n\n
وی با بیان اینکه بسیاری از دانشجویان تنها به خواندن کتابهای درسی اکتفا میکنند، افزود: مشغلهها باعث شده است تا دانشجویان روز به روز از مطالعه فاصله بگیرند.
\n\n
همه کسانی که در این گزارش با آنها سخن گفتیم، متفقالقول بر این باور بودند که خانوادهها تاثیر بسیار زیادی در علاقمند کردن فرزندانشان به کتاب خواندن دارند ولی متاسفانه فشار زندگی و درگیر بودن خانوادهها آنها را از این موضوع غافل کرده و همین امر باعثث شده که جوانان علاقه ای نداشته باشند که به سمت کتاب خوانی بروند.
\n\n
به نظر میرسد، در ادوار قدیم، سلاطین و حاکمان عادل همواره مشاورین خود را از میان نخبگان، حکیمان و دانشمندان انتخاب میکردند ولی امروزه افراد هرقدر هم تحصیلکرده و دانشمند باشند تنها به شرط «رابطه» یا «پارتی بازی» است که می توانند به مدیریت جامعه وصل شوند. یعنی کتاب و درس در درجه دوم قرار می گیرد. سابقا برای بچه ها هنگام شب قصه میگفتند و کتاب می خواندند تا او خوابش ببرد.
\n\n
اکنون برای آنها هدفون یا سرگرمیهای الکترونیکی میخرند تا قبل از خواب با آنها سرگرم باشد. در آن زمان به بچهها یاد داده بودند که اگر میخواهید در آینده دکتر یا مهندس شوید باید راه درس و کتاب و مدرسه را دنبال کنید الآن باور آنها این است که اگر دستی در بازار داد و ستد داشته باشند، طلا خرید و فروش کنند و کنار دست فلان کارخانه دار باشند، به مراتب بیشتر از یک دکتر می توانند بار خود را ببندند و با این باور، باز کتاب و درس در درجه دوم قرار می گیرد.
\n\n
به آنها تفهیم شده که آنچه پولدار شدن آدمها را تضمین میکند فقط درس و کتاب و دانشگاه نیست بلکه جسارت در فعالیتهای کاذب، بعضا می تواند کارسازتر باشد.
\n\n
جوان کنجکاو، درستی این باور را در بعضی جلوههای دیگر زندگی میبیند. مثلا به راحتی به چشم خود میبیند که درآمد یک دبیر تحصیلکرده و مجرب کمتر از درآمد یک کارگر یا بنای ساختمانی است و یا درآمد یک پزشک فوق تخصص کمتر از درآمد یک شخص بساز و بفروش است. به این دلیل جوان امروز وقتی در برابر این پرسش قدیمی و اصیل قرار می گیرد که علم بهتر است یا ثروت تقریبا تردیدی نمیکند که بگوید در شرایط فعلی ثروت .
\n\n
به نظر میرسد برای افزایش تعداد مشتاقان کتابخوانی در کشور باید نظام آموزشی و پرورشی را در کشور دگرگون کرد و پدیده کتابخوانی را باید به یک فرهنگ در جامعه تبدیل کرد. تا زمانی که فرهنگ غالب بر جامعه از این نیاز فاصله دارد، نباید انتظار داشت که از درون یک نمایشگاه کتاب، یک جامعه کتابخوان بیرون بیاید.
\n