سه‌شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
تیری به قلب برازجان؛
فکرشهر: در آخرین روز از تعطیلات نوروزی سال 1395 و در روز باستانی سیزده به در، که قریب به اتفاق شهروندان به همراه اهل منزل برای زدودن گرد و غبار خستگی یک سال کار و فعالیت و آماده شدن برای جوششی تازه در سال جدید خود را به دامان طبیعت می سپارند و یا رهسپار مراکز فرهنگی و تفریحی می شوند. خبر سقوط  مادر و کودک چهار ساله اش از چرخ فلک 15 متری مجموعه شهر بازی برازجان، آن هم به علت نقص فنی؛ که به مرگ مادر و جراحت شدید فرزندش انجامید، اهالی شهر را در شوک فرو برد و موجب پلمپ تنها مجموعه شهربازی برازجان گردید.
کد خبر: ۲۱۱۲۲
دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۲:۱۹

فکرشهر: در آخرین روز از تعطیلات نوروزی سال 1395 و در روز باستانی سیزده به در، که قریب به اتفاق شهروندان به همراه اهل منزل برای زدودن گرد و غبار خستگی یک سال کار و فعالیت و آماده شدن برای جوششی تازه در سال جدید خود را به دامان طبیعت می سپارند و یا رهسپار مراکز فرهنگی و تفریحی می شوند. خبر سقوط  مادر و کودک چهار ساله اش از چرخ فلک 15 متری مجموعه شهر بازی برازجان، آن هم به علت نقص فنی؛ که به مرگ مادر و جراحت شدید فرزندش انجامید، اهالی شهر را در شوک فرو برد و موجب پلمپ تنها مجموعه شهربازی برازجان گردید.

\n\n

این در حالی است که به گفته مدیر کل اداره استاندارد استان بوشهر، مجموعه شهر بازی برازجان نه تنها به دلیل نداشتن استاندارد های لازم موفق به گرفتن استانداردهای مورد نیاز از این اداره نشده بود و مجوز فعالیت قانونی نداشت، بلکه دو سال پیش این مرکز تفریحی را پلمپ کرده بود. در نقطه مقابل شهرداری برازجان مدعی است که اداره استاندارد هیچ نوع ابلاغ کتبی در خصوص منع فعالیت این شهربازی به سازمان پارک ها و فضای سبز نفرستاده است.

\n\n

حال جدای از این دعواهای اداری که هیچ دردی از خانواده داغدار آن مرحومه و مردم وحشت زده برازجان دوا نمی کند، ذهن روشن بین و حقیقت جوی شهروند برازجانی از خود می پرسد: که چگونه مرکزی تفریحی که مجوز فعالیت قانونی نداشته است، از سوی شهرداری برازجان به عنوان متولی به بخش خصوصی واگذار گردیده و مورد بهره برداری قرار می گیرد؟ چرا بخش خصوصی و بهره بردار آن نسبت به استاندارد سازی دوره ای وسایل موجود در شهربازی اقدامی ننموده و آخرین بازدید کارشناسان اداره استاندارد مربوط به سال 1393 بوده است؟ چرا اداره استاندارد استان بوشهر که رأی به غیر استاندارد بودن وسایل موجود در مجموعه داده و دستور پلمپ آن را صادر نموده است، جدیت لازم را برای پیگیری دستورات خود نداشته است؟ چرا شهر برازجان به عنوان دومین شهر بزرگ استان بوشهر و شهرستان دشتستان به عنوان بزرگ ترین شهرستان استان به لحاظ وسعت و منابع انسانی، نباید از نعمت داشتن مراکز تفریحی مدرن و ایمن که در شأن دشتستان و دشتستانی باشد برخوردار باشد؟ در نگاه اول شاید بتوان گفت که نگاه اقتصادی، سودجویی و منافع مادی حاصل از به چرخش درآمدن چرخ های چرخ فلک، مهمترین عامل در چشم بستن بر روی نواقص فنی وسایل به شدت فرسوده موجود در شهر بازی بوده است، تا حتی در این باب نیز داشتن یک شهربازی قدیمی با وسایل محدود اما ایمن هم بر  دل شهروندان بماند.

\n\n

اینها و سئوالاتی از این دست همواره برای شهروند برازجانی مبهم بوده و پاسخ قانع کننده برای آن نیافته است. در پاسخ به سئوالات اول تا سوم ذی نفعان ماجرا به مانند: مثل معروف «کی بود کی بود من نبودم» و در کمال وقاحت هر یک تقصیر را بر گردن دیگری انداخته و از زیر بار مسئولیت و پاسخ قانع کننده به افکار عمومی شانه خالی می کنند. برخی نیز آن را قضا و قدر الاهی خوانده که هر از گاهی پیش می آید. در جواب به سئوال چهارم هم اینگونه پاسخ می دهند که شهرداری بودجه و توان لازم برای استقرار این قبیل تأسیسات در شهر و زیرساخت های لازم برای بهره برداری صحیح و اصولی از آن ها را ندارد. پاسخی که با عنایت به درآمدهای میلیاردی شهرداری به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. 

\n\n

حال تکلیف شهروند برازجانی چیست؟ شهروندی صبور و قانع که شهر و دیارش علارغم دارا بودن پتانسیل های عظیم در بخش اقتصاد کشاورزی، ارتباطی، آثار تاریخی، گردشگری و ... اما جزو محروم ترین مناطق استان است؛ نه مانند شهر های ساحلی استان دریایی دارد که مردم شهر اوقات فراغت خود را در کنار آن سپری کنند و نه تأسیسات زیربنایی آنچنانی در حوزه تفریحی و سرگرمی، شهری که یکی از گرمترین مناطق کشور است اما یک استخر مجهز در آن یافت نمی شود. فضاهای بسته تفریحی نظیر پارک ها هم چندان چنگی به دل نمی زنند. لذا تنها تفریحشان این است که دهها کیلومتر از شهر خارج شده و سر از پارک جنگلی منابع و یا شاهزاده ابراهیم درآورند و یا به مجموعه تأسیسات و پارکهای احداث شده در جوار فلکه گنجی بروند. نظیر مجموعه شهربازی آزادی، مکانی که تا دیروز تنها دلخوشی کودکان و نوجوانان بود، اما حال با فاجعه پیش آمده مصیبتی شده بر سر این مردم به گونه ای که دیگر کسی جرأت نزدیک شدن به آن را ندارد، چه رسد به استفاده از آن. شهربازی ایی که قرار بود محیطی آرام و دلنشین برای اوقات فراغت خانواده های برازجانی و بازیها و خنده های کودکانه باشد تبدیل شده به مکانی ترسناک و رعب انگیز که صدای پای مرگ را می توان از یک فرسنگی اش شنید. مصائبی که به لطف مسئولین زحمت کش در شهرداری، شورای شهر برازجان و برخی سازمانها و ادارات استانی محقق گردیده است.

\n\n

فاجعه ای که به لحاظ روانی می تواند اثراتی دراز مدت بر افکار عمومی شهر و پیامدهایی جدی برای مسئولان شهری و استانی در پی داشته باشد. این فاجعه نه تنها قلب اهالی شهر را به درد آورد و تا مدت های مدیدی در حافظه تاریخی برازجان و برازجانی باقی خواهد ماند، بلکه بار دیگر حس بد بینی و بی اعتمادی را نسبت به مسئولان شهری در نزد شهروندان تقویت خواهد کرد. این عینک بد بینی به آنها تلقین خواهد کرد که مسئولان شهری نه در خدمت به شهر و شهروندان، بلکه در خدمت به جیب مبارک و منافع شخصی شان هستند و در این راه به راحتی با جان و مال مردم بازی نموده و آن را فدا خواهند نمود.

\n\n

آری فاجعه شهر بازی تیر خلاص را بر قلب برازجان و برازجانی نشاند. تا بداند تا چه اندازه محروم است. تا چه اندازه تنهاست. تا چه اندازه مورد بی مهری ها و بی توجهی ها قرار گرفته، گویی که هیچ کس به فکرش نیست و هیچ فریادرسی ندارد.

\n\n

در پایان ضمن همدردی با خانواده داغدار مرحومه و  مردم فهیم برازجان، از محضر حق تعالی طلب رحمت و مغفرت برای مادر درگذشته و تقاضای شفای عاجل برای کودک حادثه دیده را دارم.

\n\n

*کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای (خلیج فارس)

\n

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر