فکرشهر: «اگر آن زمان که جوان ما فارغالتحصیل میشود مثل دوره وفور سیبزمینی، عرضه زیاد باشد، چگونه میتوان آن را صادر کرد؟ اگر کم داشتیم، چگونه واردات کنیم؟ شاید واردات ساده باشد، چون به تصمیم خودمان مربوط است ولی صادرات را نمیتوان به راحتی انجام داد.»
به گزارش فکرشهر، رونامه شهروند نوشت: «در سالهای گذشته مشکلی در تولید و فروش سیبزمینی و پیاز وجود داشت که به طور معمول هر سال تکرار میشد. مردم به هر دو محصول بشدت نیاز دارند ولی سازمانی برای تولید و عرضه متناسب با نیاز نبود. به همین علت یک سال که سیبزمینی کم میشد، قیمت آن چند برابر پیاز میشد و کشاورزان سال بعد به امید افزایش درآمد، سیبزمینی میکاشتند ولی طبیعی است که از بخت بد این که همه همین کار را میکردند و در نتیجه، سال بعد تولید سیبزمینی بیشتر از تقاضا میشد و پیاز کمتر! در نتیجه سیبزمینی را مفت میدادند و در حسرت کاشتن پیاز بودند. این ماجرا و مشکل دو راهحل داشت: اول برنامهریزی متمرکز منطقهای که نیاز به سیبزمینی و پیاز را اعلام و متناسب با همان نیاز کاشت کنند ولی این کار خیلی سخت است. راه دوم صادرات و واردات است؛ یعنی بگذارند هر کس هر چه خواست کشت کند، اگر کمبود بود، واردات شود و اگر بیش از نیاز بود، صادرات شود.
حالا این مشکل به کنکور هم کشیده شده است. در گذشته تقاضا برای حضور در رشتههای ریاضی و رشتههای مهندسی زیاد بود، چون این رشته بازار کار خوبی داشت. حالا به دلیل ١٠سال رکود نسبی در توسعه صنعتی، به ویژه رکود در دوره احمدینژاد، بیکاری افزایش یافته و در برابر تقاضای کار برای فارغالتحصیلان ریاضی و مهندسی کمتر شده و حقوق و دستمزد آنها هم پایین است. در نتیجه گرایش شدیدی به سوی انتخاب رشتههای پزشکی و بهداشتی و درمانی پیش آمده است.
سال گذشته آموزش و پرورش با تقاضای بسیار زیاد برای رشته تجربی مواجه شد و دچار یک بحران جدی گردید، در نهایت امسال ٦٥درصد داوطلبان کنکور در رشته تجربی امتحان دادند؛ در حالی که فقط ٨هزار نفر در رشتههای پزشکی سراسر کشور پذیرش میشوند. تقاضا برای حضور در رشتههای پزشکی و بهداشت و درمان ناشی از تقاضای بالای جامعه برای خدماتدرمانی است.
ربط این مشکل با سیبزمینی و پیاز چیست؟ سیبزمینی و پیاز به صورت سالانه دچار این مشکل میشدند و در نهایت هم از طریق واردات و صادرات میتوانستند بازار را به تعادل رسانده و آن را حل کنند، ولی مسأله کنکور اینطور نیست، زیرا فاصله میان تصمیم فرد به تحصیل در یک رشته و آمدن به بازار کار حدود ١٠سال است. برای پسران دوره سربازی هم وجود دارد. آنان باید از مقطع کلاس دهم انتخاب رشته کنند، سهسال دبیرستان و حدود ٧سال نیز پزشکی، احتمالا دوسال سربازی و... صبر کنند و این فاصله زیاد است. بنابراین نمیتوانیم حدس دقیق بزنیم که آیا در زمان فارغالتحصیلی نیز وضعیت بازار شغلی رشتهها همینطور است یا تغییر میکند؟ اگر آن زمان که جوان ما فارغالتحصیل میشود مثل دوره وفور سیبزمینی، عرضه زیاد باشد، چگونه میتوان آن را صادر کرد؟! اگر کم داشتیم، چگونه واردات کنیم؟ شاید واردات ساده باشد، چون به تصمیم خودمان مربوط است ولی صادرات را نمیتوان به راحتی انجام داد.
امیدواریم که این موضوع در دستور کار بحثهای کارشناسی قرار گیرد تا جوانان ما هنگام فارغالتحصیلی سرخورده از رشتهای که انتخاب کردهاند، نشوند.»