فکرشهر: شاید برایتان جالب باشد بدانید خانههای پرزرق و برق یا عمارتهای قدیمی که در سریالها و فیلمها و گاهی آگهیهای بازرگانی میبینید، متعلق به چه کسانی است و چطور اجازه میدهند تا یک گروه چند ده نفره مدتها در منزل آنها سکونت و مدام از وسایل و لوازم شان استفاده کنند.
به گزارش فکرشهر، روزنامه جام جم در ادامه نوشت: «احتمالا از خود بپرسید گروههای تولید چگونه این افراد و خانههایشان را پیدا میکنند و چه طور تلاش میکنند تا رضایت صاحبخانه ها را جلب کنند. اصلا چرا بعضی خانهها و حتی اتاقهایش به چشم ما آشنا است و میتوانیم بگوییم چه سریالها و فیلمهایی در آنها ساخته شده است. البته علی ملاقلیپور در فیلم «قندون جهیزیه» نگاهی به همین موضوع داشت و گوشهای از مشکلات اجارهخانه به گروه فیلمبرداری را مطرح کرد. سعی کردیم در گزارش پیش رو نگاهی به مصائب اجاره خانه به گروه فیلمبرداری و متعاقبا مشکلات کار در لوکیشن های شهری داشته باشیم.
دردسرهای یک صاحبخانه محترم
سریال «پدر» را به خاطر دارید؟ منظورمان خانه پدری حامد با بازی سینا مهراد است. همان عمارتی که در سریال «آنام» هم منزل کاراکتر اصلی سریال با بازی گلچهره سجادیه بود. چرا راه دور برویم. عمارت اصلی سریال «همگناه» را یادتان هست؟ همین مجموعهای که این اواخر توزیع شد. صاحب این خانه در مهرشهر کرج، مردی است که علاقهای به بردن نامش در گفتوگو نداشت ولی با این حال اغلب اهالی سینما و تلویزیون او را میشناسند. وی در گفتوگو با جام جم درباره همکاریاش با گروه فیلمبرداری میگوید: «مدیران تدارکات اغلب با هم در ارتباط هستند و از این طریق هم خانه ما را پیدا و به هم معرفی کردند. اما نمیدانم اولین بار چطور خانه ما را پیدا و انتخاب کردند. اما خاطرم هست اولین سریالی که در این خانه ساخته شد، سریال «مادرانه» بود. البته یکی دو تیزر تبلیغاتی هم در این خانه ساخته شده است. خیلی درباره اسامی کارها حضور ذهن ندارم.»
او اشاره میکند که یک سری از وسایلی که در سریالها و فیلمها - که در خانه ما ساخته میشود - میبینید متعلق به خانه ماست و بعضی چیزها را هم گروهها تهیه میکنند و به خانه ما میآورند.
صاحبخانه از آن افرادی نیست که به خاطر علاقه به بازیگری اجازه ساخت سریال در خانهاش را بدهد و میگوید تا به حال در هیچ کاری بازی نکرده. همچنین از واکنشهای مختلف اقوام و دوستان و اطرافیان میگوید و این که عدهای با این کار او موافق هستند و عدهای هم مخالف.
همان طور که این صاحبخانه میگوید اجاره به گروه فیلمبرداری درد سرهای خودش را دارد: «به هر حال وقتی یک گروه چند نفره برای فیلمبرداری برای چند روز وارد خانه ما میشوند، ممکن است درد سرهایی را هم با خود به همراه داشته باشند. ضمن این که من هر دو سال یک بار خانه ام را نقاشی میکنم. چون به هر حال آسیبهایی به خانه وارد میشود. گرچه معمولا گروههایی که به خانه ما میآیند تا حدودی مسئولیتپذیر هستند و سعی میکنند درد سر یا مشکل یا مزاحمتی برای ما پیش نیاورند. با این حال طبیعی است که پیامدهایی نیز دارد. به همین خاطر معمولا ما کمتر از یک هفته خانه را در اختیار گروه فیلمبرداری قرار میدهیم.»
وی مهمترین دلیل در اختیار قراردادن خانهاش را به گروههای فیلمبرداری، بحث مالی قضیه عنوان میکند و میگوید اگر به پول نیاز نداشتم، این کار را نمیکردم. در این مدت با بازیگران بسیاری از نزدیک آشنا شده که درباره برخوردش با این افراد اظهار نظر جالبی دارد: «اغلب با بازیگران و عوامل سریالهایی که در خانه ما ساخته میشود، همکلام میشویم. به نظرم آدمهای خوب و با شخصیتی هستند. مثل خانم لعیا زنگنه یا آقای مهدی سلطانی یا آقای داریوش کاردان که بسیار فهیم و با شخصیت و خوشبرخورد هستند و مهمانان خوبی بودند. بنابراین میتوانم بگویم اغلب بازیگرانی که به خانه ما آمدند، آدمهای خوب و با شخصیتی بودند.»
این صاحبخانه محترم درباره احساسش زمانی که خانهاش را در تلویزیون میبیند، میگوید که بعضی وقتها خانهام را که در فیلم یا سریالی میبینم، خوشم میآید. گاهی هم خیلی خوشم نمیآید. برایم زیاد تفاوتی ندارد.
خانهای پرماجرا در مرکز شهر
حتما سریال «پردهنشین» را با بازی فرهاد آییش به یاد دارید. یکی از کاراکترهای این مجموعه مردی به نام اکبر آقا بود که محمود پاکنیت آن را بازی میکرد و دختری داشت که براتعلی یکی از طلبهها با بازی محسن کیایی به خواستگاریاش آمده بود. اکبر آقا صاحب یک خانه قدیمی بود که در سریال «برادر جان» هم خانه پدری چاووش با بازی حسام منظور بود. همان خانهای که خواهر و برادرش در آن زندگی میکردند. صاحب این خانه که در محدوده امینحضور است، مردی به نام بهرامی است که بین اهالی سینما و تلویزیون به حاجی بهرامی معروف است.
حاجی بهرامی از آشنایی اش با گروههای فیلمبرداری میگوید: «اهالی سینما و تلویزیون خانه ما را در فضای مجازی پیدا کردند و بعد هم که همین طور فیلمبرداری در خانه ما ادامه پیدا کرد و گروهها ما را پیدا کردند.»
وی استارت این کار را در سال ۸۳ - ۸۲ زد و خانهاش را در اختیار گروه فیلمبرداری قرار داد. اما به یاد ندارد که اولین بار کدام فیلم یا سریال در خانه او تولید شده. اما مهمترینش را سریالهای «پردهنشین» و «برادرجان» و «رخنه» میداند و میگوید: «فیلمهای «خانه دیگری» و «آپاچی» هم در خانه ما فیلمبرداری شد. البته تعداد آنها زیاد است اما به یاد ندارم. فقط یادم هست که در خانه ما بازیگران زیادی آمدند و رفتند. من و خانوادهام در این خانه زندگی میکنیم و وقتی برای فیلمبرداری به این خانه میآیند، ما در گوشهای سکونت داریم و بخشی از آن را به گروه فیلمبرداری اجاره میدهیم. یعنی خودمان حضور داریم و نظارت میکنیم. تا به حال هم خدا را شکر مزاحمت یا آسیبی به خانه نزدند. فقط شاید در حد یک میخ زدن به دیوار باشد.»
حاجی بهرامی به هنر علاقه دارد. با این حال به گفته خودش یکی - دو بار ناچار شده مقابل دوربین برود و بازی کند. مثل بازی در سریال «رخنه» که نقش یک نامهرسان را داشته. اما چندان علاقهمند به بازیگری نیست: «من خیلی به بازیگری علاقه ندارم اما به بازیگران احترام میگذارم و با بعضی از آنهایی که به خانه ما آمدهاند، عکس هم گرفتم. چون اکثرا خوب و خوشبرخورد هستند. گاهی هم پیش میآید که با هم صحبت میکنیم. به نظرم بازیگرانی که سرشناستر هستند، خوش اخلاقترند.»
صاحبخانه بازنشسته درباره رفتار و نظر اقوام و همسایه و آشنایان پیرامون اجارهدادن خانهاش به گروههای هنری نیز نظر جالبی دارد: «اتفاقا فامیل ما تا حدودی به این کار علاقهمند است. خوشبختانه همسایههای خوبی هم داریم و اعتراضی نمیکنند. شاید برای شما جالب باشد که من چند بار خانهام را برای فروش گذاشتم اما وقتی در تلویزیون خانهام را دیدم، فهمیدم چقدر این خانه قشنگ است و خوشم آمد و از فروش آن منصرف شدم. پولی که بابت اجاره به ما میدهند، خیلی پول زیادی نیست اما من هم بازنشستهام و بعضی وقتها مجبور میشوم این کار را بکنم و اجاره دادن خانه برای من کمک خرجی است.»
عمارت جذاب پامنار
زیرزمین فیلم «خانه پدری» یکی از وحشتناکترین لوکیشنهای تاریخ سینماست که یکی از خشنترین سکانسهای سینمایی در آن ضبط شد. قطعا آن خانه و سکانس مرگبارش را به خاطر دارید. این فیلم نخستین اثری بود که در خانهای قدیمی حوالی پامنار مقابل دوربین رفت. آقای موسوی صاحب این عمارت قدیمی و زیباست که در مجموعه «شهرزاد» نیز منزل هاشم دماوندی با بازی «مهدی سلطانی» بود.
فیلم «خانه پدری» مدیرتولیدی داشت که خانههای قدیمی را میشناخت. با ما هم آشنا بود و ما را به آقای عیاری معرفی کرد و فیلم «خانه پدری» اینجا ساخته شد. از آنجا که کارگردانها با هم در ارتباط هستند، گروهها ما را به یکدیگر معرفی کردند و فیلمها و سریالهایی در خانه ما ساخته شد. مثل: فیلم «رسوایی»، سریالهای «بانوی عمارت» و «سرزمین کهن»، «پردهنشین» و... . ما زمانی که خانه را به گروه فیلمبرداری اجاره میدهیم، در آن سکونت نداریم و به منزل دیگری میرویم.
وی با اشاره به شروطی که در قراردادها ذکر میشود، اظهار میکند تاکنون با هیچ مشکلی روبهرو نبوده است و گروهها نسبت به قراردادها متعهد هستند. تاکنون به ما چندین بار پیشنهاد شده در کارهایی که در خانه مان ساخته میشود، بازی کنیم. اما این کار را نکرده ایم. چون علاقهای به بازیگری نداریم. تا به حال هم با هیچ کدام از بازیگران عکس نگرفتهایم.»
از صحبتهای آقای موسوی مشخص است که مانند برخی افراد که علاقهمند به هنر و بازیگری هستند، چندان میلی به حضور و فعالیت در آثار هنری ندارد: «معمولا افرادی که به هنر و به خصوص بازیگری علاقه دارند، این مسائل برایشان مهم است. اما چون اطرافیان ما چندان به بازیگری علاقه ندارند و همچنین من و خانوادهام، به همین دلیل اظهار نظری در این باره نمیکنند. البته ما وقتی خانه خودمان را در فیلمها و سریالها میبینیم، برایمان جالب است.»
او در این مدت با بازیگران بسیاری از نزدیک آشنا و هم صحبت شده که نظر مثبتی نسبت به آنها دارد: «حقیقت را بخواهید همه بازیگرانی که من از نزدیک در خانهام دیدم، آدمهای با اخلاق و خوبی بودند و من رفتار بد و ناشایستی از بازیگران ندیدم. به خصوص آقای مهدی سلطانی و خانم فریبا متخصص که در سریال «شهرزاد» بازی میکردند، بسیار خوشبرخورد بودند و خانه ما را هم خیلی دوست داشتند و برایشان جذاب بود. اما هیچ وقت ارتباط من با بازیگران به گونهای نبوده که بعد از کار هم با همدیگر در ارتباط باشیم. اما میتوانم بگویم بچههای سریال «شهرزاد» بهترین گروهی بودند که در خانه ما کار کردند.»
خانه سبزی که دیگر سبز نیست
سال ۷۳ سریالی به نام «همسران» پخش میشد که اهالی هر خانهای را پای تلویزیون میخکوب میکرد و شهر را خلوت. منظورمان ماجراهای کمال و مهین است که در ادامه علی و مریم هم با آنها همسایه شدند. در تیتراژ پایانی همان سریال و چند سریال بعد از آن مدام با عبارت «با تشکر از خانواده محترم رجبی» رو به رو میشدیم که مانند بازیگران آن سریال به شهرت رسیده بودند و برایمان این سوال پیش میآمد که خانواده رجبی کجای این قصه هستند؟ شاید بتوان خانواده رجبی را جزو اولین نفراتی دانست که به خاطر علاقه به هنر بخشهایی از ساختمان شان را به مدت چند سال در اختیار یک گروه فیلمبرداری قرار دادند و رضایت هر دو طرف باعث شده بود که بعد از آن مجموعههای دیگری چون: خانه سبز، مجید دلبندم، سیب خنده و دنیای شیرین در این خانه ساخته شود. شاید قصه آشنایی خانواده رجبی با گروه تولید سریال را شنیده باشید. با این حال یک بار دیگر با هم مرور میکنیم.
قصه از آنجا آغاز شد که برای ساخت سریال «همسران» گروه به دنبال آپارتمانی بودند که دو واحد کنار هم داشته باشد تا زندگی دو زوج کمال و مهین و علی و مریم به تصویر کشیده شود. آن زمان آپارتمان آقای رجبی نوساز بود و چهار واحد آن خالی بود. بنگاه معاملات ملکی خیابان ولیعصر که دوست آقای رجبی بود پیشنهاد اجاره دو واحد آپارتمان را به این خانواده میدهد و آنها نیز میپذیرند که دو واحد آپارتمان را به مدت یک سال به گروه اجاره دهند.
پس از اتمام سریال گروه مجدد آپارتمان را از خانواده رجبی اجاره میکند و سریال «خانه سبز» در آن ساخته میشود. آقای رجبی در خیابان سهروردی فرش فروشی داشت و اصولا ارتباطی با اهالی سینما و تلویزیون نداشت، ولی آپارتمانشان حدود هفت سال در اجاره گروه فیلمبرداری بود و از این طریق توانست با خیلیها آشنا شود. متاسفانه آقای رجبی مالک این ساختمان که چند سالی درگیر بیماری کلیوی و تحت درمان دیالیز بود، اوایل مهر ماه فوت شد.
بانوی عمارت طباطباییها
سریال «بانوی عمارت» یکی از مجموعههای پرطرفدار سالهای اخیر تلویزیون است که بخش اعظمی از سریال در خانه طباطباییهای کاشان مقابل دوربین رفت که در سریال عمارت شازده ارسلان با بازی حسام منظور بود. همان شازدهای که عاشق دختری شده و پس از ازدواج با او درگیر ماجراهایی شد.این خانه که در خیابان علوی کاشان قرار دارد، در واقع در محلهای تاریخی که بهعنوان سلطان امیراحمد شناخته میشد قرار گرفته و بقعه مطهر امامزاده سلطان امیر احمد(ع) از فرزندان امام موسی کاظم (ع) کنار آن است. سازنده و مالک آن حاج سید جعفر طباطبایی تاجر بینالمللی فرش بود که در نطنز به دنیا آمد و در کاشان زندگی میکرد. او که با تجار روسیه و هند مراودات مالی داشت در سال ۱۲۵۰ هجری قمری تصمیم گرفت خانهای بینظیر برای خود و خانوادهاش بسازد. برای همین از استاد علی مریم، معمار برجسته دوره قاجار کمک گرفت و این استاد هنرمند خانه را در ۱۰ سال ساخت. این خانه باشکوه ۴۰ اتاق، ۴ سرداب (زیرزمین) و ۳ بادگیر دارد. این خانه همچنین ۴ حیاط دارد که حیاط مرکزی متعلق به قسمت بیرونی و دو حیاط متعلق به اندرونی و یک حیاط متعلق به خدمه است.
خانه فرهنگ پدرسالاری
بد نیست یادی از زندهیاد محمدعلی کشاورز و یکی از نقشهای ماندگارش کنیم. سریال «پدر سالار» که یکی از ماندگارترین سریالهای درام خانوادگی دهه ۷۰ بود و در خانهای قدیمی به تصویر کشیده شده بود. همان عمارت قدیمی که اتاقهای بسیاری داشت و پدر خانواده با بازی زنده یاد محمدعلی کشاورز نیز دوست داشت همه اعضای خانوادهاش در همین خانه سکونت داشته باشند. این مجموعه در محله امامزاده یحیی شهر تهران و در خانهای قدیمی ساخته شد که اکنون به خانه فرهنگ تبدیل شده است. این خانه ۱۰۰ ساله که در دوره قاجار ساخته شد متعلق به یکی از نوادگان قاجاری به نام «خانم مهرانگیز» است. خانه فرهنگ امامزاده یحیی در سمت شرقی کوچه هداوند نزدیک کوچه سر تخت واقع است. این لوکیشن برعکس بسیاری از لوکیشنهای فیلمها و سریالهای ایرانی هنوز پابرجاست و هر اتاق آنکه یکی از بچههای اسدا... خان تغییر کاربری یافتهاند:
- اتاقی که اسدا... خان با بازی محمدعلی کشاورز در آن زندگی میکردند به یک کلاس تبدیل شده است.
- اتاق آذر عروس کوچک خانواده با بازی کمند امیرسلیمانی درست در کنار مطبخخانه قرار دارد که امروز محل بازی کودکان است.
- اتاق زهرا عروس بزرگ خانواده با بازی کتایون ریاحی جهت آموزش سفالگری محله استفاده میشود.
- اتاق عروس دوم خانواده زهره با بازی اکرم محمدی به سالن ورزش کوچک بدیل شده است.
معماری خانه اسدا... یا همان پدرسالار به سبک دوره قاجار با ستونهای بلند و گچبریهای رنگی تزئین شده است که خوشبختانه کیفیت گچبریها حفظ شده است اما از دکوراسیون داخلی و مبلمان سریال چیزی برجای نمانده است.
خانه ییلاقی در غرب گیلان
اواخر دهه ۷۰ سریالی با نام «پس از باران» روی آنتن رفت که بیننده شاهد مصائب دختری به نام شهربانو با بازی مرجان محتشم بود. این سریال در شمال کشور و در یک خانه شمالی زیبا تولید شد. لوکیشن اصلی سریال پس از باران دهستان جوکندان تالش است. منطقه ییلاقی زیبایی که در شمال غرب استان گیلان قرار گرفته و تالابش به عنوان یکی از مهمترین و نادرترین اکوسیستمهای منطقه شناخته شده است. عمارت خان سالاری یک خانه اربابی در محله ترک محله جوکندان است که تقریبا با همان معماری خانههای غرب استان گیلان ساخته شده و در این سریال مورد استفاده واقع شده است؛ نام ارباب واقعی خانه اما مشخص نیست. دستاندرکاران سریال ظاهرا تغییرات خاصی در معماری خانه انجام ندادهاند و این خانه با همان معماری چوب و الیاف و گلش قدمتی بیش از ۱۰۰ سال دارد.
طبقه ارباب نشین خانه مخصوص خان و همسر اول و مادرزنش بود و طبقه زیرین که آشپزخانه و انبار غذا و اتاق خانم کوچک در آن قرار داشت. قسمتهای نهایی سریال که در شهر رشت ساخته شده اند در مکانی به نام محله ساغریسازان فیلمبرداری شده است بخشی از حوادث روزگار فرخ (رحیم نوروزی) و مادرش و البته عموی خانم کوچک در این محله فیلمبرداری شدهاند. جالب است بدانید در اینجا لوکیشنی ساخته نشده و کوچهپسکوچههای قدیمی واقعی هستند. محله ساغریسازان یکی از محلههای قدیمی و به قول گروهی، اولین محله رشت است که از خیابان گذر بادیا... در خیابان مطهری شروع شده و به میدان پل عراق ختم میشود. چندین گذر معروف در این محله قرار دارد که از آن جمله میتوان سنگ پل و دانشسرا را نام برد. قبرستان قدیمی ده جوکندان(شیخ تربه)، امامزاده جوکندان، دریاچه پشتکوه، بقعه خواهر امام (در محله ساغری سازان) نیز در این سریال مورد استفاده قرار گرفت که همه از مناظر بکر و مورد اعتنا به لحاظ میراث تاریخی و طبیعی است.»