جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر: قدیم، اگر کسی را مار یا عقرب می گزید، جای نیش را تیغ می زدند و یک نفر با دهان، زهر را می مکید و تف می کرد. گاهی روی محل گزیدگی، پیاز داغ  می گذاشتند. این اواخر، حاجی ها  داروی عقرب گزیدگی خوبی از مکه می اوردند که هم پودر بود و هم مایع . این دو را مثل چسب دوقلو با هم قاطی می کردند و روی محل گزیدگی می گذاشتند، با این که سوزش زیادی داشت، اما بسیار موثر بود...
کد خبر: ۹۴۰۶۴
شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۲

فکرشهر ـ عبدالخالق عبدالهی: قدیم، اگر کسی را مار یا عقرب می گزید، جای نیش را تیغ می زدند و یک نفر با دهان، زهر را می مکید و تف می کرد. گاهی روی محل گزیدگی، پیاز داغ  می گذاشتند. این اواخر، حاجی ها  داروی عقرب گزیدگی خوبی از مکه می اوردند که هم پودر بود و هم مایع . این دو را مثل چسب دوقلو با هم قاطی می کردند و روی محل گزیدگی می گذاشتند، با این که سوزش زیادی داشت، اما بسیار موثر بود.

بعضی مواقع  به کسی که مار یا عقرب گزیده بود، به زور ذغال می خوراندند، بعد سوار تاب یا «هیلو» می کردند و ان قدر تابش می دادند تا سرش گیج برود و بالا بیاورد چون استفراغ، به دفع سم کمک می کرد. 

بعضی ها هم بودند که ابا و اجدادی بهره داشتند، یعنی دعا می خواندند و روی محل گزیدگی دست می کشیدند و اعتقاد داشتند با این کار، درد تسکین می یابد. 

تابستان که مار و عقرب زیاد بود و مردم توی حیاط می خوابیدند، هرشب، چند نفر در حالی که فریادشان به اسمان بلند بود، به خانه این افراد می رفتند تا دست روی دست و پایشان بکشد. گاهی که تلفات زیاد بود، بنده خدا وسط چند مار گزیده می نشست، در حالی که دعا می خواند، با دو دستش، فله ای می مالید. 

عده ای هم بودند که ادعا می کردند می توانند با خواندن دعای مرتاضان هندی، نیش مار و عقرب را اصطلاحا «ببندند». یکی از این افراد یک شب در حالی که توی حیاط نشسته بود و سرش مثل کله «خاخام»های یهودی جلوی دیوار ندبه می جنبید و داشت روی یک نفر دعای «نیش بند» می خواند و می گفت «ماتا ییکی پارتی پیتا راشا»، ناگهان فریادش به آسمان رفت؛ کتاب را ول کرد و شروع کرد توی حیاط دویدن و فریاد می زد: بوااااااا سُختُم... 

وقتی گرفتند و لختش کردند، معلوم شد عقرب نشیمنگاهش را گزیده است. 

آن شب اگر دکترها  به داد مرد نیش بند نرسیده بودند، به جای «ماتا ییکی پارتی، پیتا راشا»، ملای قبر هنگام تلقین برایش می خواند: «اسْمَعْ افْهَمْ يَا  نیش بند ابنِ مرتاض هندی».

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر