شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
در آستانه ی سالروز انتشار و نشست خبری مردمی «فکرشهر» مطرح شد؛
فکرشهر: این را اینجا برای اولین بار می گویم؛ استاندار هم باید بیشتر برای مسایل فرهنگی تلاش می کرد؛ این نبود که سال اول ریاستش این اتفاق افتاد و بعد از آن دیگر اصلا و اصلا حمایت نکرد! نه مجموعه اش حمایت کرد و نه حمایت معنوی. چون من می خواهم یک بار برای همیشه حرف بزنم، این جا حرف می زنم...
کد خبر: ۳۱۳۵۹
پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۸

فکرشهر: در آستانه ی سرآمدن دو سال انتشار «فکرشهر»، برازجانی ها میزبان هنرمندان گروه موسیقی لیان بودند؛ گروهی که به دعوت «فکرشهر» به دفتر این نشریه آمده بود، تا ضمن حضور در سالروز انتشار هفته نامه «فکرشهر»، در نشستی خبری مردمی نیز حضور یابد؛ نشستی که برای نخستین بار و با ابتکار نشریه «فکرشهر» برگزار شد و البته با وجود هوای بارانی و رگبارهای شدید در شهر و استان، با استقبال خوب مردمی مواجه گردید و آن چه در آن گفته شد، سردی هوا را داغ داغ کرده بود؛ مطالبی شفاف و جنجالی که محسن شریفیان این گونه توصیفشان کرد: «چون من می خواهم یک بار برای همیشه حرف بزنم، این جا حرف می زنم».


به گزارش فکرشهر، این نخستین بار بود که محسن شریفیان به همراه دخترش لیانا، آکا صفوی، مرتضی پالیزدان، اُکُلو (خواننده جدید گروه) و در واقع به همراه اعضای اصلی گروهش در یک نشست خبری ـ مردمی حضور می یافت تا پاسخگوی سوالات مردم دشتستان باشد و برای دومین بار از زمان تاسیس گروه لیان ـ سال 72 ـ تاکنون بود که در نشستی خبری حضور می یافت؛ نشستی که پرسش کنندگانش نه خبرنگاران، بلکه مردم عادی بودند.


مدیرمسوول هفته نامه و پایگاه خبری ـ تحلیلی فکرشهر، ادغام نشست خبری ـ مردمی گروه لیان با سالروز انتشار نشریه را نزدیک تر شدن به هدف «فکرشهر» و در راستای فکرشهر و به فکرشهر بودن عنوان کرد و ضمن قدردانی از حضور پر رنگ مردم در این گردهمایی، گفت: حضور شما در چنین شرایط جوی، برای ادامه ی راه به ما امید می دهد و من قدردان تک تک شما عزیزان هستم. هر چند قصد داشتیم برنامه ای مفصل تر برگزار کنیم ولی همزمانی مراسم با ایام فاطمیه و البته چهلمین روز درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی باعث شد برنامه را مختصر کرده و به این نشست صمیمی و دور هم بودن اکتفا کنیم. 



نرگس محمدزاده فرد از حضور گروه موسیقی لیان در دفتر فکرشهر و پذیرش دعوت از سوی آنان نیز تشکر کرد و علت برگزاری نشست در چنین فضایی را ایجاد یک ارتباط ساده، رو در رو و صرفا مردمی عنوان نمود.


وی همچنین از حاضرین تقاضا کرد انتقادات و پیشنهادات خود را برای بهبود محتوا و عملکرد فکرشهر با هیات تحریریه در میان گذارند.


محسن شریفیان نیز در ابتدای نشست خبری ـ مردمی خود با بیان تاریخچه ای از گروه لیان از سال 72 تاکنون و همکاری با شعرای استان و به خصوص دشتستان از جمله فرج اله کمالی و روجا چمنکار و برخی فعالیت های گروه از جمله کتاب ها، پژوهش ها و اجراهای بین المللی گروه لیان در نقاط مختلف جهان را معرفی کرد و گفت: تلاش می کنیم با وجود ممنوعیت ها و محرومیت ها همچنان به فعالیت های خود ادامه دهیم.


به گزارش فکرشهر، در بخش اعظم این نشست، محسن شریفیان و آکا صفوی پاسخگوی سوالات مطرح شده از سوی مردم بودند، پرسش و پاسخی که توسط نرگس محمدزاده فرد مدیریت شد و شرح آن با کم ترین دخل و تصرفی در زیر می آید؛ البته سوالات مشابهی که راجع به ممنوعیت اجرای گروه لیان در استان بوشهر بود، در هم ادغام شدند:


سوال: آقای شریفیان، چه راهکاری برای شناسایی بیشتر استان بوشهر و فرهنگش به جهان دارید؟


ما تمام تلاشمان این است که این کار را انجام دهیم؛ بخشی از آن دست من، گروه لیان و دیگر گروه هایی است که فعالیت می کنند ولی متاسفانه مسوولین ما نمی خواهند این را بپذیرند؛ شما یکی از صنعت های بوشهر را بیاورید که مانند موسیقی بوشهر توانسته باشد صادرات داشته باشد و استان را معرفی کند. این پتانسیلی است که موسیقی بوشهر دارد ولی مسوولین ما نمی دانند؛ به جای این که از این پتانسیل استفاده کنند و بگویند ما می توانیم به وسیله ی این گروه ها فرهنگ و ایده هایمان را منتقل کنیم... ولی این کار را نمی کنند، از طرفی ما محدودیت هم داریم و دست خالی نمی توانیم موسیقی بوشهر را جهانی کنیم، چرا که ما هیچ گونه امکانات تبلیغاتی نداریم. در حالی که بسیاری از چیزها در صدا و سیمای ما پخش می شود، از جمله این که ترامپ به رییس جمهور ما توهین می کند، پخشش می کنند؛ تزریق و قتل را نشان می دهند و خیلی چیزهای دیگر ولی حاضر نیستند موسیقی منطقه و موسیقی کشور را نشان دهند! عملا ما مورد بی مهری هستیم؛ ما موزیسین ها با شرایط موجود تکلیفمان مشخص نیست و این ها مانع تبلور موسیقی ایران در جهان می شود ولی ما تلاش خود را می کنیم.



سوال: درست است که شما در شیراز هم ممنوع الاجرا هستید؟ چرا؟


ما چند وقت پیش هم در شیراز اجرا داشتیم، ولی جالب است که برخی از استان خودمان اطلاعات غلط به مسوولین شیراز داده بودند که این نوازنده نی انبان سابقه های آنچنانی در خارج از کشور دارد؛ من خیلی به آن مسوول شیراز احترام می گذارم ولی روی چه حساب و کتابی صحبت می کند؟ خود من می دانم و خواهشم این است که خیلی شفاف صحبت کنند که آیا من در خارج از کشور با گروهک های تروریستی سر و کار دارم یا ضد نظام حرف می زنم؟ جز این که می روم و موسیقی منطقه را معرفی می کنم چه می کنم؟ اصلا موسیقی بوشهری موسیقی فاخری است و پتانسیل این را ندارد که ضد دین و مذهب صحبت کند. ما در مورد پیغمبر (ص) صحبت می کنیم چون بخشی از موسیقی ماست؛ ما چاووشی و شروه و فایز را معرفی می کنیم؛ این خلاف محسن شریفیان است؟ وقتی در بدترین شرایط و وقتی به دید تروریست به ما نگاه می کنند؛ من در خارج از کشور بدون حمایت دولت کنسرت برگزار می کنم و در کشوری مثل سوئد مردم را جمع می کنم، این چیزی است که آن ها نمی خواهند ببینند. من در صفحات شخصی خود خواهش کرده بودم که اگر کسی منتقد ماست، که اتفاقا تعدادی از آن ها هم از منطقه دشتستان هستند، بیایند و صحبت کنند و اگر چیزی، مدرکی دارند رو در رو صحبت کنند و به مردم بگویند؛ ولی با وجود این که از سوی «فکرشهر» دعوت شده اند، نیامده اند؛ وقتی نمی آیید با مردم رو در رو صحبت کنید، حتما یک دغل بازی دارید. من پاسخگو هستم، نمی گویم یک آدم کاملا مسلمان یا بدون خطا هستم؛ صرفا یک نوازنده نی انبان هستم که شدیدا حامی موسیقی استان و منطقه هستم و به کسی اجازه نمی دهم که به این حوزه توهین کند.


سوال: استاد بزرگوار، آقای شریفیان، من اغلب کارهای شما را در پایتخت می بینم ولی چگونه است که شما در استان بوشهر اجرا ندارید؟ اگر لازم است مردم از مسوولین بخواهند که این کار انجام شود.


این که چرا در استان اجرا نمی کنیم، خواست محسن شریفیان نیست. همین الان برازجان اجازه بدهد ما کنسرت داشته باشیم، مشکل سیستم صوتی حل باشد، نیم ساعت دیگر ما اجرا می کنیم، چون کار و زندگی ما همین است. چه کسی بهتر از شما؟! در واقع مسوولین باید بخواهد و من می دانم علی رغم ادعای پاسخگویی، مسوولین پاسخگو نیستند. هیچ کس حاضر نیست بگوید چرا اجازه نمی دهند ما در شهر خود کنسرت داشته باشیم؛ خیلی از گروه های محلی اجرا می کنند در حالی که هم خوان خانم و رقصنده دارند ـ البته من مخالف این نیستم ـ ولی ما که همه ی موازین را رعایت می کنیم، اجازه این کار را نداریم. دختر من یک نوازنده است که کار می کند ولی تنها یک بار در تالار وحدت او را روی صحنه بردم و قبلش هم به او گفتم که باید عواقبش را بپذیرد؛ بلافاصله  اعتراض شد که چرا نوازنده خانم روی صحنه رفته و...؛ این که یک بانو به سمت فرهنگ و موسیقی خودش بیاید چه اشکالی دارد؟ بهتر از موسیقی هارد و امثالهم نیست؟ وقتی دختر من به سمت موسیقی خودش بیاید، باید برود و فرهنگ استانش را جستجو کند؛ این که برازجان چه داشته و چه کسانی را داشته و مطالعه کند و به نظرم این هیچ ایرادی ندارد. مگر چه اشکالی دارد حضور خانم ها را روی صحنه داشته باشیم؟ البته من درباره نوازندگی خانم ها صحبت می کنم و نه خوانندگی؛ این چه اشکالی دارد؟


سوال: شما جدی ترین گروه موسیقی جنوب هستید و هم شما و هم خواننده تان کارهای پژوهشی انجام داده اید؛ آیا مخالفینتان قصد ضربه زدن به شما را دارند یا می خواهند جلوی پیشرفت موسیقی جنوب کشور یعنی استان بوشهر را بگیرند؟ آیا راهی برای برطرف کردن این اتهامات از سوی مسوولین محترم وجود دارد؟ زیرا گروه لیان تعلق به مردم استان بوشهر دارد و سپس دیگر استان های کشور و چه بسا این محرومیت فقط به گروه لیان بر نمی گردد بلکه به حقوق شهروندی تعلق دارد! تا چه زمانی ما باید از شنیدن و تماشا کردن ساز محلی و گروه لیان محروم باشیم؟


این چیزی است که دقیقا مسوولین باید پاسخگو باشند. آنچه که به من مربوط می شود را توضیح دادم. ما محدودیتی برای خود نداریم و داریم تلاشمان را می کنیم و قطعا و قطعا نیز هدف آنان، تخریب ماست. به همه ی گروه های محلی اجازه اجرا می دهند و حتی در آخرین بار نیز به گروه لیان گفتند اجرا کنید ولی بدون محسن شریفیان! و من نمی دانم چرا نباید باشم! در استان ما هر کس بخواهد پیشرفت کند، به جای این که همه پشتش باشند و حمایت کنند، اجازه کار نمی دهند و اول در صدا و سیما ممنوعت می کنند و بعد سعی می کنند 4 تا گروه دیگر را بیاورند و البته من بدون تعارف منتظرم که اتفاقات بدتری برایم پیش بیاید. مطمئنم یک روزی یک داستانی برایم پیش می آورند و مثل الآن و اینجا نیست که من با شما مردم صحبت کنم و قربانی می شوم؛ من که تهدید شده ام و مدارک و اسنادش هم موجود است و شماره ها را دارم و شاید آن ها را روزی در صفحات اجتماعی ام منتشر کنم. دوست دارم بدانم خلاف من چیست؟ من با دکتر حمیدی هم صحبت می کردم، این اتفاقی که الآن اینجا در برازجان افتاده خیلی اتفاق خوبی است.



سوال: شما می توانستید در هر کدام از کشورهایی که رفتید، بمانید و اقامت کنید اما نماندید و برگشتید؛ چرا؟


من کشور و شهرم را دوست دارم و دلم برای مردم تنگ می شود. من یک موزیسین محلی ام و اگر از شما گرفته شوم چه می شود؟ من حتی می توانم برازجانی صحبت کنم و کلی تمرین کرده ام. من 19 ساله بوده ام به امریکا رفته ام و هر وقت اراده کنم می توانم به اروپا بروم ولی هنر این است که بمانی و برای مردمت تلاش کنی، جایی که نمی خواهند موسیقی اجرا کنی؛ خارج از کشور که هر وقت بخواهی می توانی اجرا کنی ولی من خوشحالم که اینجا هستم و در این پاساژ با شما صحبت می کنم و این باعث افتخار من است.


سوال: در سال های اخیر از شما شاهد کارهای تلفیقی زیادی بودیم. این کارهای تلفیقی چقدر کامیاب بوده؟ آیا این کارها به موسیقی بوشهر کمک کرده یا نه؟


من تلفیق را لازمه ی موسیقی منطقه می بینم؛ چرا که می توان با گستره ی بیشتری از مردم ارتباط برقرار کرد، چون همه با موسیقی ما آشنا نیستند؛ مثل آلبوم «دینگو مارو» که چند وقت پیش هم یک نشریه انگلیسی راجع به آن نوشت. البته در عین حالی که کارهای تلفیقی انجام می دهم، به کارهای سنتی هم بسیار پایبندم.


سوال: آینده موسیقی سنتی بوشهر را با توجه به فضاهای موجود و تک خوانی خانم در گروه «هم نوا»، چگونه ارزیابی می کنید؟


من درباره بسیاری از خط قرمزهایی که وجود دارد صحبت نمی کنم و به قوانین کشور احترام می گذارم؛ اما در مورد آینده موسیقی منطقه باید بگویم که این آینده بسیار خوب است؛ مخصوصا در استان بوشهر. در هیچ جای کشور هم اینگونه نیست و الان نسل جوان ما بسیار به موسیقی محلی خود علاقه مند است در حالی که سابق بر این، اینگونه نبود و من آینده موسیقی را روشن می بینم و بخشی از آن هم مدیون مخالفان خود هستیم. چون اگر آن ها با ما مخالفت نمی کردند، مردم حساس نمی شدند که بدانند این گروه چه می زند و این ساز چیست و این اتفاق نمی افتاد؛ من خیلی از آن ها مچکرم و تقاضا می کنم برایشان دست بزنید. {دست زدن مردم}.


سوال: با سلام. من هم به نوبه ی خود دومین سالروز انتشار فکرشهر را تبریک می گویم و به شما خیر مقدم عرض می کنم. آقای صفوی، چه شد که شما به گروه لیان پیوستید؟


زمزمه هایی مبنی بر جدایی آقای وزان از گروه لیان بود و به پیشنهاد آقای شاهین بهرام نژاد، با توجه به این که دید گروه لیان به موسیقی ملی، یک دید پژوهشگرانه است، به گروه لیان رفتم و این توفیق شامل حال ما شد و از سال 85 به گروه پیوستم.


سوال: آقای صفوی، در حوزه ی موسقی مقامی فعالیت های خوبی داشته اید و بعد از پیوستن شما به گروه لیان، به نوعی در استان در زمینه موسیقی سنتی ایرانی، کم کاری شد. فکر نمی کنید باید به این امر بیشتر بپردازید؟


البته من بیکار هم نبوده ام. استادم در اصفهان توصیه کردند که «به موسیقی خودت بپرداز و این رسالتی است که بر گردن تو است در حوزه موسیقی محلی و چون کارت آواز است، سعی کن آوازهای منطقه ات را احیا و معرفی کنی و چه کاری بهتر از این؟» و من هم گرچه تدریس را دارم و کارهایی هم در حوزه ی سنتی ایرانی دارم ولی کارم را گذاشتم بر روی آوازهای بومی و همکاری با گروه لیان.



سوال: اقتصاد در این حوزه چقدر تاثیر دارد؟


خب اگر اقتصاد ما نچرخد که نمی توانیم زندگی کنیم. حالا فراز و نشیب های زیادی هست ولی می گذرانیم.


سوال: آقای صفوی، شایعه شده بود که اختلافی بین شما و آقای شریفیان پیش آمده؛ این حرف چقدر صحت دارد؟


هیچ اختلافی هیچ وقت نبوده است.


سوال: آقای شریفیان، با توجه به پژوهش هایی که داشته اید، کدام حوزه از استان موسیقی خیز تر است؟ کجاها آواهای بیشتری را یافت کردید؟


این سوال جوابش کمی سخت است. بخشی از آن برمی گردد به تاریخ و تمدن آن منطقه؛ هر قدر قدمت بیشتری داشته باشد و با حوزه های بیشتری ارتباط داشته باشد، موسیقی متنوع تری خواهد داشت؛ اما هر جا که مردم باشند و نفسی باشد، قطعا موسیقی و هنر به وجود می  آید؛ هر کدام از مناطق ما شاخصه های خاص خود را دارند ولی فکر می کنم شهر بوشهر با توجه به وجود اقوام مختلف و موقعیت جغرافیایی، دارای تنوع موسیقیایی بیشتری است.


سوال: ساز خاص منطقه دشتستان، چه سازی است؟


منطقه دشتستان نیز جزیی از منطقه بوشهر است؛ اگر می گوییم ساز شاخص بوشهر، نی انبان است، به این معنا نیست که نی انبان در کنگان نیست، در کنگان غوغایی از نی انبان و از نوازنده های نی انبان است و من این جور مرزبندی را در این گفت و گوی دوستانه نمی خواهم بپذیرم و ادامه دهم چون من هدفم معرفی استان بوشهر است.


سوال: برخی دوستان می خواهند بدانند ترانه ها و آهنگ های خود را با چه سازی که مخصوص برازجان است، اجرا کنند؟


ببینید، مثلا گرده ی «حاج علی جعفر/ چق و چق» مخصوص برازجان است؛ این را می فهمیم و می توانیم از این استفاده کنیم و یا این که خود مردم برازجان می توانند خیلی چیزها را آدابته کنند؛ مثلا دمامی که در برازجان ساخته می شود و نمونه ای از آن را به موزه ی سازشناسی تهران داده ام و به ثبت هم رسیده، مخصوص برازجان است و متفاوت با دمام بوشهر است. به نظر من بچه هایی که دارند در برازجان کار می کنند، باید ببینند کدام ساز با موسیقی آن ها هماهنگ تر است و از آن کمک بگیرند؛ البته این بستگی به ژانر موسیقی آن ها دارد.


سوال: آقای شریفیان، شما در حوزه ی خوانندگی نیز دو اثر داشته اید. به خود در این حوزه چه نمره ای می دهید و آیا قصد دارید باز هم در این زمینه اثری داشته باشید؟


یک سری کارها را خوانده ام و باز هم می خوانم البته کارهایی که در رنج حوزه ی کاری خودم باشد.


سوال: شروه ها در هر منطقه با هم چه تفاوتی دارند؟ در نام گذاری شیوه های شروه، شما و آکا صفوی اسامی شروه ها را متفاوت از هم نامگذاری کرده اید. چرا؟ این سوال بر اساس سی دی شروه خوانی در بوشهر و پژوهش های آکا صفوی است.


این بحث کمی طولانی می شود. خواهش می کنم از کسی که این سوال را پرسیده، دی وی دی و سی دی شزوه خوانی که ماهور منتشر کرده را ببیند که ما از تمام شروه خوان ها استفاده کرده ایم و نظر ما، نظر تمام شروه خوان های استان است. آن را مطالعه فرمایید که وقت جمع گرفته نشود.


سوال: چگونه می توان گام های نی انبان را با سازهای سنتی و دیگر سازهای سنتی را با سازهای کلاسیک تنظیم کرد؟


ساز ما یک ساز محلی و مشخص است و ترجیح می دهم که آن ها با ساز ما کوک شوند. هر جا و با هر گروهی هم که زده ام، تغییری در تونالیته ی سازم نمی دهم، به خاطر این که اگر این کار را انجام دهم دیگر نی انبان یا ساز بوشهری نیست و اصالتش از بین می رود و اصل تلفیق هم این است که بتوانیم رنک آن فرد را داشته باشیم. البته یک سری اصولی هست که باید رعایت کرد؛ مثل نت تونیک.



سوال: شما برای هم استانی ها کلاس موسیقی دارید که از دانش موسیقی شما استفاده کنند؟ اگر دارید کی و کجاست؟


من تنها موزیسین بومی بوشهر هستم که مجوز آموزش رسمی از وزارت ارشاد دارم. می دانید که برای تاسیس آموزشگاه حتما باید وزارت ارشاد تایید کند و بعد به استان ابلاغ کند. متاسفانه و متاسفانه و متاسفانه تا این ساعتی که پیش شما هستم، موفق با دریافت مجوزهای لازم نشده ام. البته مجوزهای سوء پیشینه و اعتیاد و... را نمی گویم؛ یک افرادی هستند که نمی گذارند. با  آقای استاندار هم صحبت کرده ام؛ حتی یکی از خانه های پدری ام را به عنوان واحد فرهنگی ثبت کرده ام و حتی نمی توانم دیگر آن را بفروشم. هر بار گفتم مشکل چیست که اجازه نمی دهید، یک بهانه آورند و در آخر هم گفتند که یک دستگاهی که خیلی قوی هم هست، به ارشاد گفته که ایشان صلاحیت آموزش ندارد؛ اما  من کتاب آموزشی ام را تدوین کرده ام و فکر می کنم اوایل سال آینده توسط ماهور منتشر شود. باز هم متاسفم که نمی توانم با علاقمندان به ساز نی انبان ارتباط برقرار کنم. دلم هم نمی خواهد که کار غیر قانونی انجام دهم. آن ها نامه گذاشته اند روی پرونده ی من که ایشان نمی تواند کار کند؛ آخر مگر من کلیمی ام یا می خواهم تبلیغ یک دین دیگر را بکنم؟ این همه آدم دارند آموزش نی انبان می دهند و مشکلی ندارند، ظاهرا فقط ما مشکل داریم.


سوال: {در همین راستا از شما پرسیده اند،} شنیده شده برخی مسوولین یا ارگان های مختلف به پیگیری کننده اجرای گروه لیان در استان فرموده اند ما حوصله ی دردسر نداریم. آیا صحبتی در این باره دارید؟ و این که مسوولین محترم، مسوولیت شما در کشور چیست؟ آیا یک گروه هنری به خاطر بی حوصلگی شما باید برای اجرا محروم شود؟


این را واقعا باید از مدیران استان پرسید. اغلب مدیریتی که اینجا وجود دارد، همین است؛ آرام می خوابند و نه نقدی می کنند و نه چیزی! تا اتفاقی نیفتد. این که مدیریت نیست. این که بگویید دور از آن فرد باشید تا اتفاقی نیفتد. چند تا مدیر در بوشهر هستند که آدم های باشهامتی هستند و چند وقت پیش با این وضعیتی که داریم، اجرا کردیم. مدیران در بوشهر و در ایران باید شجاعت داشته باشند اما این شجاعت در بین اغلب مدیران استان ما وجود ندارد و اغلب آن ها را شما هم می شناسید. بگذارید یک موضوعی را بگویم؛ من از هیچ کسی نمی ترسم؛ از خدا هم نمی ترسم چون با خدا دوست هستم و با او حرف می زنم. این حرف من کفر نیست؛ یک سوال می پرسم؛ از این جمعیتی که اینجا حضور دارند، کسی اسم مدیر فعلی صدا و سیمای بوشهر را می داند؟ اگر کسی می داند لطفا دستش را بلند کند. این آقا که شما اسمش را هم نمی دانید، مدیر نیست!! اصلا مگر چند نفر کانال بوشهر را می بیند؟ چند نفر از شما کانال بوشهر را می بیند؟ آن ها خودشان هم کانال های ایران را نمی بینند چه رسد به کانال بوشهر!! خب چند تا خواننده و نوازنده را چرا محروم می کنید؟ با این اوضاع چگونه می خواهید مخاطب جذب کنید؟ من به مدیر سابق صدا و سیمای بوشهر که از دوستان من هم هست، گفتم ماجرای آکا را حل کن؛ آکا موردی را مطرح کرده بود و او را ممنوع کرده بودند، آکا حتی برای آن مدیر نامه عذرخواهی نوشت ولی...


سوال: پیشنهاد بنده این است که پس از این نشست جلسات متعددی با مسوولین مربوطه با ممنوع الاجرایی گروه لیان و نشست مردمی داشته باشید، زیرا گروه لیان حق طبیعی مردم استان بوشهر است.


ما همیشه اعلام امادگی کرده و گفته ایم و بعد از اتفاقات اخیری هم که برای ما رخ داد، گفته ام. ما از شما هم خواستیم از کسانی که مخالف ما هستند و چند تاییشان هم دشتستانی هستند دعوت کنید بیایند ولی نیامده اند. آن ها جرات این که اینجا باشند را ندارند. جرات ندارند چون دروغ گفته اند؛ اگر خلاف کرده ام بیایند اینجا و ثابت کنند. این همه آدم نشسته و چهار تا رسانه هم هست. تو داری در رسانه ای که قدرتمند است می نویسی که محسن شریفیان فلان کار و بهمان کار را کرده؛ ولی نیامده اند.


سوال: موسیقی فیلم «آه ای عبدالحلیم» که به سبک راک و موسیقی بومی بوشهر با همکاری رضا یزدانی است، به کجا رسیده؟


ما منتظر اکران فیلم هستیم و این در حوزه اختیارات من نیست. تهیه کننده فیلم باید آن را منتشر کند و فکر می کنم چند ماه آینده این فیلم منتشر می شود و امیدوارم شما مثل همیشه از کارهای هم استانی هایتان حمایت کنید.


سوال: چرا مردم شما را دوست دارند؟


لطف دارند. خیلی ممنونم که به ما علاقه مندند و من این قول را می دهم که صادقانه برای معرفی منطقه ام تلاش کنم.



سوال: درست است که شما با بی بی سی و رسانه های خارجی و منافق کار می کنید؟


این شایعه ایست که در مورد ما مطرح شده و ما هم رسما رد کرده ایم. من هیچ گونه صحبتی با بی بی سی نداشته ام. یکی از اهالی دشتستان که اتفاقا سمتی هم دارد و من نمی خواهم اسمش را بیاورم، علیه گروه ما یک بیانیه صادر کرده؛ من کاری به نقدش ندارم ولی وقتی شما در هیات های مذهبی یک استان سمت داشته باشید و اصلا واژه ی مذهب را دنبال کنید، یک؛ نباید دروغ بگویید. دو؛ نباید آبروی یک نفر که مسلمان است را ببرید. سه؛ شهامت داشته باش و اگر اشتباه کردی یا فهمیدی که اشتباه کردی، عذرخواهی کن چون من اهل شکایت نیستم؛ این اولین بار است که موضوع در یک جای عمومی مطرح می شود؛ ایشان مدعی شده که ما با بی بی سی در ارتباطیم و رییس بی بی سی ما را می شناسد و بی بی سی ما را ساپورت می کند. این یک دروغ محض است. رییس سابق بی بی سی در بوشهر با ما مصاحبه کرد و آن هم زمانی بود که بی بی سی فارسی وجود نداشت و این مصاحبه هم با مجوز رسمی صورت گرفت. دوم این که ایشان گفته ما در اربعین اجرا کرده ایم، در عاشورا اجرا کرده ایم و در 28 صفر؛ خیلی متاسفم از این دروغ و من همان موقع هم به نوحه خوان های بزرگ شهرم گفتم. زمانی را که ایشان می گوید، من دقیقا در همان اربعین در مراسم محله ی کوتی شرکت کرده بودم و حاج حسین وردیانی هم شاهد است. بعدش رفتم در محله ی دهدشتی کنار آقای گراشی سینه زدم که ایشان شاهد است و در 28 سفر همان سالی که ایشان می گوید، پاسپورت ما نشان می دهد که ما ایران بوده ایم؛ آن تاریخ من در تهران در هیات های مذهبی شرکت کردم و حتی دمام زدم و برایم شال بستند و حتی آقای دکتر جولایی یک مدال به سینه ام چسباند. مرد مسلمان! مرد مومن! من اگر جای تو بودم حتما و حتما استعفا می دادم! چون من شکایت نمی کنم؛ من حتی ایشان را به خدا هم واگذار نمی کنم! حیف نیست وقت خدا برای این آدم ها گرفته شود؟!


ـ این را بگویم که اگر آقای شریفیان نبودند، لالایی آخر سریال مختارنامه که خیلی هم مشهور و محبوب است؛ هرگز شنیده نمی شد.


در مورد لالایی مختارنامه، همانطور که در مصاحبه «فکرشهر» گفتم ـ مهم ترین مصاحبه من در فکرشهر منتشر شده و من از ایشان بسیار ممنونم و از این که از ما دعوت گرفتید هم ممنونم، حتما این نشریه را حمایت کنید ـ اگر من این کار را نکرده بودم و تلاش نمی کردم، لالایی مختار نامه شنیده نمی شد و این اولین بار بود که صدای یک زن در صدا و سیما شنیده شد.


این را بگویم که مجموعه ی استانداری و ارشاد در مرحله ی اول خیلی از من حمایت کردند ولی بعد از آن اصلا ما حمایت نشدیم و خیلی شکست خوردیم از طرف استاندار. من از عملکرد استاندار هم راضی نیستم؛ این را اینجا برای اولین بار می گویم؛ استاندار هم باید بیشتر برای مسایل فرهنگی تلاش می کرد؛ این نبود که سال اول ریاستش این اتفاق افتاد و بعد از آن دیگر اصلا و اصلا حمایت نکرد! نه مجموعه اش حمایت کرد و نه حمایت معنوی. چون من می خواهم یک بار برای همیشه حرف بزنم، این جا حرف می زنم. من خیلی از کشورها بوده ام و مدال ها و لوح هایی را دریافت کرده ام ولی برای کشور و استان من اصلا این تقدیرها مهم نیست!! وقتی من مدال دوستی انجمن یونان را می گیرم، این مدال را به محسن شریفیان نداده اند، بلکه این یک پیغام دارد اما اصلا استان من نمی خواهد بفهمد... اصلا! من می دانم که شماها می دانید و دلم می خواهد آن ها بدانند که مردم من می دانند و شما هستید که خودتان را زده اید به بی خیالی.


به گزارش فکرشهر، سخنان مطرح شده در این نشست، در بسیاری از اوقات با تشویق های حاضرین مواجه شد و مردم با کف زدن های خود، صحبت ها را تایید می کردند.



حواشی:


* در ابتدای این مراسم، قرآن کریم توسط قاری قرآن، مهدی ذاکری اصل قرائت گردید.


*امراله کافی نژاد ـ شاعر و نویسنده ـ که با وجود بارندگی، خود را از روستای رودفاریاب در ارم دشتستان به برازجان رسانده بود، دو شعر قرائت کرد؛ شعر اول را فی البداهه برای «فکرشهر» سروده بود و شعر دیگر نیز به مشکلات اجتماعی کارگران اختصاص داشت.


* استقبال از این برنامه با وجود بارندگی های شدید، بسیار خوب تا جایی که تعدادی از حاضرین برنامه را ایستاده دنبال کردند.


* شروه، فایز و قرائت یار یارا، در سه بخش از برنامه از سوی «آکا» و «اُکُلو»، خوانندگان گروه لیان، به صورت تک خوانی و دو خوانی اجرا شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.


* پس از اتمام نشست خبری، حاضرین با اعضای گروه لیان، عکس یادگاری و سلفی گرفتند.


* حاضرین در نشست، از برگزاری چنین برنامه ای و به این سبک بسیار راضی بودند و بسیاری نیز این نوآوری ـ نشست خبری مردمی بدون حضور مسوولین دولتی ـ را تحسین نمودند. همچنین آنان از هیات تحریریه فکرشهر، درخواست کردند برگزاری چنین برنامه هایی را همچنان در دستور کار خود داشته باشد.


* این برنامه در محل جدید نشریه فکرشهر، واقع در  برازجان ـ خیابان شریعتی ـ پاساژ شهرداری ـ برگزار شد.




تصاویر/ سالروز انتشار «فکرشهر» به همراه نشست خبری گروه لیان در برازجان (1)


تصاویر/ سالروز انتشار «فکرشهر» به همراه نشست خبری گروه لیان در برازجان (2)

نظرات بینندگان
علی زیارتی
|
-
|
شنبه ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۶
درود و خداقوت ب مجموعه فکر شهر.حرکتی بسیار جالب و مفید بود.بچشم همه صحبتهای جناب فتحی و دیدیم و تایید میکنیم.ی روز خاص در مسیر دیگر فعالیتها و نشستهای مطبوعاتی بود.درود\r\n
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر